گوگل آنالیتیکس: همهچیز را راجع به کاربران سایتتان بدانید.
گوگل آنالیتیکس (google-analytics) یکی از ابزارهای مهم و پرکاربرد گوگل است. با استفاده از گوگل آنالیتیکس میتوانید اطلاعاتی راجع به کاربران (جنسیت، سن، محل زندگی، مدت زمان ماندن در سایت و... )، آمار دقیق ترافیک سایت، نحوۀ ورود کاربران به صفحه، صفحاتی که کاربران بعد از ورود به سایت شما بازدید کردهاند، نرخ تبدیل کاربران به مشتری و اطلاعات دیگر را بهدست آورید.
Google PageSpeed Insights: تست سرعت صفحات سایت
قبلاً در مورد اهمیت سرعت بارگذاری صفحات سایت صحبت کردیم؛ شما میتوانید با استفاده از ابزار Google PageSpeed Insights سرعت سایتتان را بررسی کنید و مطمئن شوید که بهینه است. در ضمن این ابزار نقاط ضعف شما را هم میگوید و راهکارهایی برای بهبود آن ارائه میدهد.
توصیه میکنم برای آشنایی بیشتر با تاثیر سرعت سایت روی سئو و همینطور روشهای افزایش سرعت سایت، راهنمای کامل سرعت سایت را بخوانید.
Woorank: چک کردن وضعیت سئوی سایت
کافیست وارد سایت Woorank شوید و در اولین کادری که میبینید لینک سایتتان را وارد کنید و اینتر را بزنید. در صفحۀ بعدی لیست کاملی از آنالیز بخشهای مختلف ساییتان را مشاهده میکنید که با سه رنگ مختلف جدا شدهاند. رنگ سبز نشاندهندۀ وضعیت خوب است، رنگ نارنجی بیانگیر این است که این بخش نیاز به بهبود دارد و رنگ قرمز نشان میدهد که روی این بخش اصلاً کار نشده. با کلیک روی هر بخش راهکارهایی به شما داده میشود که میتوانید از آنها کمک بگیرید.
گوگل سرچ کنسول: دریافت اطلاعات اجمالی دربارۀ عملکرد سایت
گوگل وبمستر تولز یا کنسول جستجوی گوگل یکی از مهمترین ابزارهای گوگل است. اگر هدف شما حرفهای شدن استفاده از این ابزار را به خوبی یاد بگیرید. اطلاعاتی که Google Webmaster Tools در اختیارتان قرار میدهد عبارتند از:
لینکهای داده شده به سایت شما
لینکهای داخلی
جریمههای گوگل
نحوه نمایش در موبایل (ریسپانسیو بودن)
تجزیه و تحلیل جستجوها
SpyFu: رصد کردن رقبا
همیشه سعی کنید در حالی که بهترین کارتان را انجام میدهید حواستان به رقبا هم باشد و آنها را هم رصد کنید. این ابزار در این کار به شما کمک میکند. به صفحۀ SpyFu بروید و آدرس سایت رقیبتان را وارد کنید.اسپایفو اطلاعاتی مانند کلمات کلیدی طبیعی، تبلیغات گوگل ادوردز، استراتژی لینکسازی، اینکه بیشترین ورودی بر اساس کدام کلمات کلیدی بوده و ... را به شما نشان میدهد. فکر میکنم در جایی که رقابت شدید است دانستن این موارد به شما کمک زیادی بکند.
ابزارهای چک کردن رنک الکسا و اعتبار سایت
برای چک کردن رنک و اعتبار سایتتان میتوانید از این 2 افزونه استفاده کنید:
افزونۀ MozBar
با نصب افزونۀ MozBar روی مرورگر کروم یا فایرفاکس به هر سایتی که وارد شوید میتوانید اطلاعاتی راجع به اعتبار دامنه و اعتبار صفحات سایت، لینکهای داخلی و لینکهای خارجی را مشاهده کنید.
افزونۀ Alexa
رتبۀ الکسا از آن جهت اهمیت دارد که بسیاری از مردم برای تصمیمگیری در مورد خوب یا بد بودن یک وبسایت به رتبۀ الکسا نگاه میکنند! علاوهبراین رنک الکسا روی قیمتی که کاربران برای گذاشتن تبلیغ در سایت شما میپردازند تاثیرگذار است. یک سوال؛ الکسا چگونه سایتها رتبهبندی میکند؟
آیا بازاریابی محتوا به تجارت من کمک می کند؟حتما بخوانید: آیا بازاریابی محتوا به تجارت من کمک می کند؟
هرکدام از الگوریتمهای گوگل چه تاثیری روی سئوی سایت دارند؟
یک سئوکار حرفهای باید اطلاعات کاملی دربارۀ الگوریتمهای گوگل داشته باشد و اخبار بهروزرسانیهای جدید گوگل را دنبال کند. در اینجا من الگوریتمهای مهم گوگل تا سال 2019 را به شما معرفی میکنم. اگر هم به اطلاعات بیشتر و بهروز درباره الگوریتمها نیاز دارید ما سعی کردیم برای هر آپدیت الگوریتم یک راهنمای جامع منتشر کنیم. همۀ این راهنما ها را در صفحه الگوریتمهای گوگل میتوانید ببینید و مطالعه کنید.
قبل از این که با الگوریتمهای سئو آشنا شوید، به یک توصیه مهم توجه کنید.
گوگل در مقابل وبسایتها یک سیاست پایدار و پیوسته دارد. یعنی با این که همیشه در حال بهروزرسانی الگوریتم موتور جستجو است اما هدفی که دنبال میکند و نحوه تعامل آن با وبسایتها تغییر زیادی ندارد.
مثلاً اهمیت محتوای مفید همیشه در اولویت گوگل بوده و هست. هیچ وقت این دیدگاه تغییر نکرده است. این نظرات و سیاستهای گوگل مخفی نیست. در زمانهای مختلف گوگل اعلام کرده است هدفش از بهروزرسانیها چیست و در نهایت میخواهد به کجا برسد.
با دانستن و درک دیدگاه گوگل دیگر نیاز نیست نگران تغییراتش باشید. چون اکثر تغییرات برای مقابله با دور زدنها و دستکاریها ایجاد میشوند یا راهکاری هستند برای دستیابی به اهداف گوگل.
اگر شما در سئوی وبسایت همان خط و جهت گوگل را دنبال کنید پس هیچ نگرانی نباید داشته باشید چون میدانید مهندسان گوگل چطور فکر میکنند.
یک منبع عالی برای درک فکر و سیاستها موتور جستجوی گوگل، کتابی است به نام «راهنمای ارزیابهای گوگل» این که این کتاب چیست و چه فایدهای دارد را در صفحه توضیحاتش بخوانید.
کتاب راهنمای ارزیابهای گوگل
اگر به شما بگویند گوگل کتاب آموزش سئو نوشته است آن را نمیخوانید؟ شاید باور نکنید ولی گوگل این کتاب را نوشته است.
کتابی که به نام «راهنمای ارزیابهای گوگل» منتشر شده و ما آن را ترجمه کردیم، راهنمایی است برای ارزیابهای نتایج جستجو. با خواندن این کتاب متوجه میشوید گوگل چطور فکر میکند و چه معیارهایی برای رتبهبندی اهمیت دارند.
این که ارزیابها چه کسانی هستند و داستان این کتاب چیست را در صفحه کتاب راهنمای ارزیابهای گوگل بخوانید.
الگوریتم Hilltop (تپه) گوگل (2003)
الگوریتم هیلتاپ یا تپه گوگل در سال 2003 معرفی شد و از همان زمان تا الان تاثیرات غیرقابلانکاری روی نتایج جستجو داشته است. هدف الگوریتم هلیتاپ گوگل چه بود؟ هدف این الگوریتم شناسایی سایتهای مرجع و دایرکتوریهای معتبری بود که به سایتهای کوچک دیگر لینک داشتند. فایده شناسایی دایرکتوریهای معتبر چه بود؟ با شناسایی دایرکتوریهای معتبر فرصت خوبی در اختیار سایتهای کوچکی که در آنها لینک داشت قرار میگرفت تا بتوانند جایگاه خوبی در گوگل کسب کنند.
برخی از این دایرکتوریهای معتبر عبارتند از: Yahoo، Dmoz و Wikipedia. گوگل با استفاده از این دایرکتوریها توانست سایتهای معتبر دیگر را هم شناسایی کند.
الگوریتم پاندا (Panda) گوگل (2011)
الگوریتم پاندای گوگل روی محتوای متنی صفحات حساس است و متنهای کپی شده، پر از تبلیغات و محتواهای بیکیفیت او را به شدت عصبانی میکند. در صورتی که مورد خشم پاندا قرار گرفتید و جریمه شدید، با اصلاح و بهروزرسانی صفحات ضعیفتان میتوانید شانس این را داشته باشید که جایگاه قبلیتان را پس بگیرید.
الگوریتم پنگوئن (penguin) گوگل (2012)
این الگوریتم یک سال بعد از پاندا به گوگل اضافه شد و وظیفۀ آن مبارزه با لینکسازی اسپم است. با ظهور الگوریتم پنگوئن گوگل، سایتهایی که بکلینکهای انبوهی از سایتهای بیکیفیت و اسپم دریافت کرده بودند از نتایج اولیه موتور جستجوی گوگل حذف شدند.
برای اینکه توسط الگوریتم پنگوئن گوگل جریمه نشوید، همیشه از سایتهای معتبر و مرتبط با موضوع سایت خودتان لینک بگیرید. اما اگر جریمه هم شدید یک راه بازگشت دارید؛ لینک سایتتان را از تمام صفحات اسپم و بی محتوا پاک کنید.
الگوریتم مرغ مگسخوار (Hummingbird) گوگل (2013)
الگوریتم مرغ مگسخوار گوگل از همان زمان که آمد تحولات بزرگی را در موتور جستجوی گوگل ایجاد کرد. وظیفۀ این الگوریتم نشان دادن مرتبطترین و دقیقترین نتایج به کاربران است؛ برای همین هم به جای تمرکز روی یک کلمۀ کلیدی خاص، واژههای هممعنی را نیز در نظر میگیرد.
بعد از اضافه شدن الگوریتم مرغ مگسخوار به گوگل، تعداد زیادی از سایتهایی که بیش از حد از یک کلمۀ کلیدی خاص استفاده کرده بودند جریمه شدند و جایگاه خوبشان را در گوگل از دست دادند. این الگوریتم تحولاتی زیادی را در زمینۀ بازاریابی محتوا هم ایجاد کرده است و شناختن درست آن واجب است، توصیه میکنم برای آشنایی بیشتر با آن مقالۀ دیگر من را با نام «الگوریتم مرغ مگس خوار چیست و چه تاثیری روی سئوی سایت شما دارد؟» بخوانید.
الگوریتم کبوتر (Pigeon) گوگل (2014)
این بار گوگل الگوریتمی را ارائه میکند که روی نتایج مرتبط با مکان (Location) تمرکز دارد. الگوریتم کبوتر گوگل برای کسبوکارهای محلی یک فرصت عالی ایجاد کرده است تا بتوانند جزو نتایج اولیۀ جستجوهای کاربران نزدیک به خودشان باشند. برای مثال وقتی که در گوگل جستجو کنید کافههای نزدیک من، فقط کافههایی که در مناطق نزدیک به شما نشان داده میشود. همکار خوبم بابک به خوبی این الگوریتم را در مقاله «الگوریتم کبوتر گوگل چیست و چه تاثیری روی رتبه سایت شما دارد؟» بررسی کرده است.
الگوریتم رنک برین (RankBrain) گوگل (2016)
گوگل در سال 2016 الگوریتم دیگری را با نام رنکبرین معرفی کرد که از نظر بررسی و تفسیر کلمات هممعنی مشابه الگوریتم مرغ مگسخوار عمل میکند، اما بسیار پیچیدهتر و پیشرفتهتر است. تمرکز اصلی الگوریتم رنکبرین تجربۀ کاربری یا UX است و میتوان ادعا کرد که مدت زمان حضور کاربران در صفحات، ادامه پیدا نکردن جستجو در یک موضوع خاص، نرخ کلیک (CTR) در نتایج جستجو و ... از معیارهای مهم برای الگوریتم رنکبرین هستند.
الگوریتم فرد (Fred) گوگل (2017)
فِرِد نام الگوریتم دیگر گوگل است که وظیفۀ آن تمرکز روی حجم تبلیغات موجود در سایت و لینکهای خارجی است. این الگوریتم محتوای صفحات را بررسی میکند و تعداد لینکهای خارجی موجود در هر بخش را اندازه میگیرد؛ اگر صفحه مورد نظر دارای محتوای بیکیفیت باشد و در آن از تعداد زیادی لینک خارجی استفاده شده باشد، در برابر جریمۀ الگوریتم فرد قرار میگیرد.
سایتهای تبلیغاتی که نگران این الگوریتم هستند باید دقت کنند که اگر محتوای صفحاتشان از استاندارد یا کیفیت لازم برخوردار باشد، با وجود لینک دادن به سایتهای خارجی جریمه نخواهند شد؛ پس اولویت با کیفیت محتواست.
الگوریتم پارافریسینگ (Paraphrasing) گوگل (2018)
مدت زیادی از معرفی این الگوریتم نمیگذرد اما همین الان هم میتوان نتایج شگفتانگیز آن را هنگام جستجو در گوگل مشاهده کرد. کار الگوریتم Paraphrasing این است که محتوای سایت را خلاصه میکند و برای کاربرانی که از گوگل سوال پرسیدهاند نمایش میدهد. تصویر زیر نمونهای از عملکرد الگوریتم Paraphrasing است. من هنوز سایتهای فارسی را که به این شکل توسط الگوریتم Paraphrasing شناسایی شوند ندیدهام، اما در مورد سایتهای انگلیسی، محتواهایی که بیشتر حالت پرسش و پاسخ دارند مورد توجه الگوریتم پارافریسینگ قرار میگیرند.
حرف آخر: یک سئوکار حرفهای همیشه باید به روز باشد
این بود تمام آن چیزهایی که برای شروع یادگیری سئو لازم است بدانید. اگر تازهکار بودید الان دیگر تازهکار نیستید! چون حالا نگاه درستی به SEO پیدا کردهاید. بعد از این هم پیشنهاد میکنیم حتماً نوین را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید یا در خبرنامه عضو شوید چون یک سئوکار حرفهای همیشه باید به روز باشد و هر وقت اتفاقی در دنیای سئو رخ دهد حتماً در وبلاگ نوین دربارهاش مینویسیم.
سئو مجموعهای از کارها برای بهبود رتبه وبسایت در نتایج جستجوی گوگل است. سایتی که روی سئو آن کار نکردهاند مثل انسانی است که تهِ چاهی تاریک گیر افتاده و هرچقدر فریاد میزند کسی صدایش را نمیشنود.
وبسایتی که در نتایج نخست یا حداقل صفحه اول نتایح جستجو دیده نمیشود دقیقاً وضعیت مشابهی با انسان گیر افتاده ته چاه دارد.
جواب دادن به سوال سئو چیست آسان است اما بدون اطلاع از نکات و روشهای آن، سئو را در ذهن شما به یک افسانه تبدیل شود. سئو اصلاً افسانه نیست. در واقع سئو اصول و تکنیکهایی است که هرکسی میتواند یاد بگیرد.
پس با خواندن این مقاله اولاً یک نمای کلی از سئو را میبینید و دوماً دیگر کسی نمیتواند با حرف از سئو سرتان کلاه بگذارد.
در این مقاله درباره تکنیکهای مختلف سئو (یعنی کلاه سفید، کلاه سیاه و کلاه خاکستری) حرف میزنیم، با سئو داخلی و خارجی و نکات مهم هر کدام آشنا میشویم. در پایان لیستی از الگوریتمهای مهم گوگل را آوردهایم و یک فایل چکلیست سئو برای شما آماده کردهایم.
پیشنهاد میکنم همین حالا یا بعد از مطالعۀ این مقاله چکلیست سئو که در پایان برای شما گذاشتهایم را دانلود کنید و اگر امکانش بود پرینت بگیرید. با این چکلیست میتوانید به صورت منظم کارهای سئوی سایتتان را انجام دهید و پس از پایان هر بخش آن را علامت بزنید.
این سئو یعنی چی آخرش؟
اجازه دهید یک راست بروم سر اصل مطلب و تعریف سادۀ سئو (SEO) را به شما بگویم. کلمۀ SEO از کنار هم قرار دادن حروف اول کلمات Search Engine Optimization گرفته شده است. Search Engine Optimization یعنی چه؟ یعنی:
«بهینه سازی برای موتورهای جستجو»
بهینه سازی برای موتورهای جستجو، به مجموعهای از تاکتیکها و دستورالعملها گفته میشود که اگر بهدرستی انجام شوند منجر به بهتر شدن جایگاه سایت در موتورهای جستجو (به خصوص گوگل) و افزایش بازدید سایت و هدایت ترافیک بیشتر میشوند.
چرا سئو اهمیت دارد؟
روز به روز به تعداد کاربرانی که از طریق گوگل نیازهایشان را جست و جو می کنند، اضافه میشود. بر اساس آمار رسمی سایت گوگل روزانه بیش از 3.5 میلیارد سرچ در گوگل انجام میشود. حالا راحت میتوانیم درک کنیم که چرا بیل گیتس میگوید که:
اگر کسب و کار شما در اینترنت حضور ندارد، به زودی از صحنۀ روزگار حذف خواهید شد.
پس کاربران (مشتریان بالقوۀ شما) به گوگل اعتماد زیادی دارند. حالا اجازه دهید ادامه این بحث را با یک مثال برایتان پیش ببرم؛
تصور کنید شما یک فروشگاه اینترنتی موبایل دارید. با ابزارهای مربوط به آمار جستجوی هر عبارت در گوگل متوجه میشویم مردم با عبارتهای مختلفی روزانه حدود ۸ هزار بار برای «خرید موبایل» یا عبارتهای مشابه جستجو میکنند.
این آمار عالی است؛ یعنی ماهانه 8000 نفر قصد خرید موبایل دارند و در اینترنت به دنبال جایی برای خرید موبایل میگردند.
حالا یک سوال: شما وقتی برای چیزی در گوگل جستجو میکنید جواب سوال یا نیاز خود را کجا پیدا میکنید؟ خیلی کم پیش میآید چیزی که دنبالش هستیم را در نتایج اول یا نهایتاً در صفحه اول پیدا نکنیم.
پس اگر سایت شما در صفحات سوم، چهارم (وبالاتر) نتایج جستجو باشد، به ندرت کسی میتواند شما را پیدا کند یا اصلاً از وجود وبسایت شما مطلع شود. در حقیقت شما ۸ هزار مشتری بالقوه که مستقیما به دنبال شما بودهاند را از دست دادهاید.
سئو فرآیندی است که به گوگل کمک میکند تا سایت شما را شناسایی کرده، زمینه فعالیت شما را بفهمد و بر اساس کلمات کلیدی مرتبط مثلا همین خرید موبایل سایت شما را در صدر نتایج جستجو نشان دهد. در حقیقت سئو به افزایش بازدید سایت شما کمک ویژهای میکند.
البته اینجا لازم است که به نکتهای اشاره کنم. درست است که گوگل یک موتور جستجو است و واژۀ موتور هیچ ویژگی انسانی را به یاد آدم نمیآورد. اما گوگل آنقدرها هم موتور نیست. یعنی آدمها نمیگذارند که موتور باشد و بر اساس فاکتورهای صرفا مکانیکی و ماشینی سایتها را رتبه بندی کند.
در حال حاضر هوش مصنوعی است که نتایج را رتبهبندی میکند. این یک خبر خوب برای آنهایی است که کارشان درست است و یک خبر بد برای آنهایی که دنبال دور زدن گوگل هستند. چرایی این حرف را در ادامه متوجه خواهید شد.
انواع تکنیکهای سئو و توصیههای لازم!
بد نیست که بدانید متخصصان، تکنیکهای سئو را در سه گروه مختلف دستهبندی کردهاند. این گروهها عبارتند از: سئوی کلاه سفید، سئوی کلاه سیاه و سئوی کلاه خاکستری.
سئوی کلاه سفید: ما واقعاً خیلی خوبیم!
منظور از سئوی کلاه سفید تکنیکهایی است که بر اساس قوانین تعیین شده توسط موتورهای جستجو انجام شده و باعث میشوند رتبۀ سایت بهطور طبیعی در صفحه نتایج گوگل ترفیع پیدا کند.
فرایند سئوی کلاه سفید که بهترین و مناسبترین روش سئو است، یک شبه انجام نمیشود و نیاز دارد که مدت زمان مشخصی پیوسته و دائما روی سایت خود کار کنید، در عوض به اصطلاح یک عمر راحتید، گوگل به شما اعتماد میکند و به این راحتی جایگاه شما را به دیگران نمیدهد.
راستی اگر به جای سئوی کلاه سفید، سئوی اخلاقی را هم شنیدید تعجب نکنید؛ از بس که این روش بر پایه اخلاق و صداقت و درستی است به آن سئوی اخلاقی هم میگویند.
سئوی کلاه سیاه: ما تظاهر میکنیم که خیلی خوبیم!
در مقابل سئوی کلاه سفید، سئوی کلاه سیاه قرار دارد. یعنی چه؟ یعنی برعکس سئوی کلاه سفید، در سئوی کلاه سیاه سعی بر فریب موتور جستجو، سوءاستفاده از ضعفها و دور زدن قوانین آن است.
این روش سئو برعکس روش قبلی خیلی زودتر نتیجه میدهد؛ اما تاثیر آن همیشگی نیست و گوگل هم بیکار ننشسته که فریبش بدهید! گوگل مدام در حال آپدیت و ارائه الگوریتمهای جدید است و دیر یا زود میتواند دست شما را بخواند.
پس شاید چند روزی جایگاه اول گوگل را کسب کنید، اما ممکن است به همان زودی هم لو بروید و از صحنۀ وب محو شوید.
نگاهی به تاثیر شبکههای اجتماعی در بازاریابی B2Bحتما بخوانید: نگاهی به تاثیر شبکههای اجتماعی در بازاریابی B2B
به قول شاعر: ترسم که به کعبه (رتبه اول گوگل) نرسی ای اعرابی (وبمستر) کاین ره که تو میروی به تُرکستان (نتایج آخر گوگل) است. آره پس حواستون باشه :)
سئوی کلاه خاکستری: ما خوبیم! ولی نه همیشه.
سئوی کلاه خاکستری به تکنیکهایی گفته میشود که قانونی و درست نیست اما طوری اجرا میشوند که گوگل متوجه نشود. به بیان دیگر سئوی کلاه خاکستری مشابه سئوی کلاه سیاه است اما نسبت به آن خطر کمتری دارد.
مثلاً گاهی سئوکارها تعداد زیادی صفحۀ جعلی در شبکههای اجتماعی مختلف (توئیتر، اینستاگرام، فیسبوک، لینکدین، گوگل پلاس و ...) ایجاد میکنند و از این صفحات به سایت خودشان لینک میدهند. خب گوگل فعلاً نمیتواند تشخیص دهد که تمام این صفحات متعلق به خود شما هستند، بنابراین میتوانید فیدبک خوبی از آنها بگیرید. اما بعید هم نیست که تا چند وقت دیگر این راز هم بر ملا شود و دچار جریمۀ گوگل شوید!
توصیه من این است که تا وقتی در زمینۀ سئو حرفهای نشدهاید و با ساختار گوگل و طرز کار الگوریتمهای آن آشنایی کاملی ندارید، از این روش استفاده نکنید. چون گاهی یک اشتباه کوچک میتواند سایت شما را در معرض خطر جدی قرار دهد و به آن آسیب بزند. در مقاله سئوی کلاه خاکستری میتوانید با تکنیکهای این روش آشنا شوید.
آیا سئو انواع دیگری هم دارد؟
در کل کارهایی که برای سئو انجام میشود را به بخشها یا حوزههای مختلفی تقسیم میکنند. یک نوع تقسیم کار متداول، تقسیم کارهای داخل سایت و بیرون سایت است. به این دو بخش کارها سئو یا بهینهسازی داخلی (On-Page SEO) و سئو یا بهینهسازی خارجی (Off-Page SEO) میگویند.
سئوی داخلی سایت چیست؟
منظور از سئوی داخلی، بهینهسازی صفحات داخلی سایت برای موتورهای جستجو، با هدف رسیدن به جایگاه بالا در گوگل و افزایش ترافیک سایت است. با سئوی داخلی، موتورهای جستجو به راحتی سایت شما را پیدا کرده و میخوانند، موضوع آن را درک میکنند و اگر استاندارهای لازم را داشته باشد، آن را به عنوان یک سایت مفید برای کاربران میشناسند.
خب، برای انجام سئوی داخلی سایت دقیقاً باید چهکار کنیم؟ نظر من این است که از چک لیست جادویی سئوی داخلی استفاده کنید!
چکلیست سئوی داخلی سایت
مراحلی که در این چک لیست خواهید دید، جدیدترین نکات سئو هستند که تا امسال (یعنی سال 2018) منتشر شدهاند. تمامی این مطالب از تجربیات شخصی ما در نوین و سایتهای معتبر خارجی جمعآوری شدهاند و قطعا به کار شما میآیند؛ پس با خیال راحت از آنها استفاده کنید.
بهینه کردن آدرس (URL) تمام صفحات سایت
یکی از بخشهایی که گوگل به آن توجه میکند، آدرس صفحات مختلف سایت است. تجربه نشان داده است که هر چقدر که این آدرس کوتاهتر، خواناتر و با موضوع محتوای شما مرتبط باشد، تاثیر بهتری روی سئو دارد. برای اینکه تمام نکات مربط به URL سایت را بدانید، مقالۀ «نکات مهم برای بهینه سازی URL سایت» را که توسط همکار قدیمی ما، رامین محمودی عزیز نوشته شده را بخوانید.
تحقیق کلمات کلیدی (Keyword Research)
تحقیق کلمات کلیدی یعنی اینکه بررسی کنیم و ببینیم مخاطبان هدف ما در اینترنت به دنبال چه چیزهایی هستند و برای رسیدن به آنها چه کلماتی را جستجو میکنند. اگر تحقیق کلمات را به درستی انجام دهید، هم مخاطبانتان را بهتر میشناسید و هم میتوانید وضعیت سئوی سایتتان را بهتر کنید.
توجه: تحقیق کلمات کلیدی به منظور جذب بازدیدکننده برای سایت انجام نمیشود، بلکه هدف از آن، جذب آن دسته بازدیدکنندگانی است که محتوای سایت شما برایشان سودمند بوده و دقیقاً به دنبال محتوا یا محصول شما هستند.
ما در نوین یک مقالۀ خوب در مورد تحقیق کلمات کلیدی داریم و صفر تا صد این مبحث را آنجا توضیح دادهایم. توصیه میکنم حتماً این مقاله را بخوانید. یا اگر به دنبال یک آموزش عملی و کامل هستید دوره تحقیق کلمات کلیدی نوین مناسب شماست!
دوره تحقیق کلمات کلیدی
تحقیق کلمات کلیدیکلمات کلیدی سنگ بنای موفقیت کسب و کار شماست. پس قبل از هر چیز، این مهارت مهم و کار با ابزارها را در دوره تحقیق کلمات کلیدی آکادمی نوین بیاموزید.
برای اطلاع از سرفصلهای دوره روی عکس کلیک کنید.
بهینه سازی عنوان سئو یا Meta title
عنوان سئو چیست؟ عنوان سئو همان عبارتی است که در صفحۀ نتایج گوگل نمایش داده میشود. همیشه سعی کنید عنوان سئوی مطالبتان را جذاب بنویسید و نکات زیر را در آنها رعایت کنید.
تا جای امکان سعی کنید کلمۀ کلیدی هدف را در ابتدای عنوان سئوی صفحه قرار دهید و سپس به آن صفت و جزئیات دیگری (مثل راهنما، بررسی، 2018، برترین) اضافه کنید.
تعداد کلمات عنوان کمتر از 55 کاراکتر باشد.
عنوان مطلب یا عنوان سئو را حتماً داخل تگ <H1> قرار دهید. (برخی سیستمهای مدیریت محتوا مانند وردپرس به طور خودکار این کار را انجام میدهند، اما اگر CMS شما نوع دیگریست کدها را حتماً چک کنید.)
زیرتیترهایی غیر از عنوان اصلی را داخل تگ <H2> قرار دهید و سعی کنید از کلمات کلیدی هدف در آنها استفاده کنید.
رعایت ساختار در نوشتار متن (بهینهسازی H1، H2 و H3)
هنگام تولید محتوا برای وبلاگ همیشه سعی کنید که ساختار را در نوشتههایتان رعایت کنید. برای رعایت ساختار عنوان را با سرنویس1 (H1)، تیترهای اصلی را با سرنویس2 (H2) و زیر شاخههای آنها را با H3، H4 و... مشخص کنید. این کار هم گوگل را برای خواندن مطلبتان بهتر راهنمایی میکند و هم کاربران را. به تصویر زیر نگاه کنید، همانطور که میبینید عنوان یا موضوع اصلی صفحه که در اینجا آبنباتفروشی است با تگ <H1>، زیر شاخههای آبنباتفروشی که به دو دستۀ آبنبات شکلاتی و میوهای تقسیم شدهاند در تگ <H2> و زیر شاخههای آنها نیز در تگ <H3> قرار گرفتهاند. شما هم با توجه به موضوع و بخشبندیهای متنتان باید ساختاری متناسب را ایجاد کنید و عنوانهای هر بخش را با تگهای <H> جدا کنید.
در غرب وحشی و در اواخر دهه 1990، کم کم تب اینترنت داغ شد و گنگسترهای اینترنتی درباره سئو با هم اختلاف نظر پیدا کردند. اختلاف آنها به قدری بالا گرفت که درنهایت به دو دسته تقسیم شدند:
کلاه سفید و کلاه سیاه !
کلاه سیاهها اعتقاد داشتند باید هرچه سریعتر در گوگل رتبه بالا گرفت. آنها برای بالا آمدن در نتایج جستجو، از هیچ اقدامی دریغ نمیکردند. شعار کلاه سیاهها این بود: هدف، وسیله را توجیه میکند! از آن طرف کلاه سفیدها اصرار داشتند که تحت نظارت قانون عمل کنند. آنها هیچ قانونی را زیر پا نمیگذاشتند. کلاه سفیدها اعتقاد داشتند دور زدن برای مدت کوتاه و استراتژی در بلندمدت تاثیرگذار است.
نزدیک به 30 سال از این دعوای بزرگ گذشته و حالا این کلاهپوشها صاحب بسیاری از کسب و کارها در اینترنت هستند. آنها هنوز هم بر اساس کلاههایی که میپوشند، سئوی سایت خود را انتخاب می کنند. پشت این رنگها، استراتژیهای کاملا متفاوتی وجود دارد. و این تفاوت آنقدر مهم است که اگر میخواهید یک سئوی درست برای سایتتان داشته باشید، باید آن را درک کنید.
یک دلیل قانع کننده برای اینکه تا آخر بخوانید!
همان اوایل که جرقههای اختلاف داشت در بین گنگسترهای غرب وحشی زده میشد، تعدادی از آنها بودند که هیچ تمایلی برای دانستن قوانین نداشتند. آنها مطمئن بودند که دارند راه درست را میروند و هیچوقت دست از پا خطا نخواهند کرد. اما حالا آنها کجا هستند؟ آنها هیچ جا نیستند چون گوگل آنها را تبهکار تشخیص داد و مجازاتشان کرد! پس اگر به خودتان مطمئنید و هنوز فکر میکنید که هر آنچه باید درباره سئوی سایت، را میدانید، هشدار میدهم که با نخواندن این مقاله احتمال دستگیر شدنتان به عنوان یک کلاه سیاه زیاد است.
سئوی کلاه سیاه چیست؟
توصیه ایمنی: با صرف یک مقالهی 20 دقیقهای، زحمات چندین ساله خود را بیمه کنید.
سئوی کلاه سیاه، یک عمل مجرمانه برخلاف قوانین موتورهای جستجو است و برای بالا بردن رتبه سایت در نتایج جستجو مورد استفاده قرار میگیرد. در غرب وحشی یک ضربالمثل وجود دارد که میگوید: عاقبت تبهکاران یا زندان است و یا قبرستان! سئوی کلاه سیاه هم یک روش تبهکارانه است و نهتنها به رتبهبندی سایت شما کمکی نمیکند، بلکه اغلب با مجازات غمانگیز موتورهای جستجو پایان مییابد. سئوی کلاه سیاه تکنیکهای بسیاری دارد مانند: تکرار بی مورد کلمات کلیدی، مخفی کردن کلمات، خرید و فروش غیرقانونی لینک و ...
ظاهر شدن در نتایج جستجو برای رشد هر کسب و کاری حیاتی است، اما یک راه درست و یک راه غلط برای بهینه سازی موتور جستجو وجود دارد. روش درست آن همان راه قدیمی کلاه سفیدهای درستکار است. اگر درباره آن چیزی نمیدانید، پیشنهاد میکنم اول مقاله 19 تکنیک سئوی کلاه سفید ما را بخوانید. اما روش غلط آن چیست؟ سئوی کلاه سیاه، که یک کلاهبرداری کاملا اشتباه است.
سئوی کلاه سیاه با توجه به الگوریتمهای گوگل، کلاهبرداری انجام میدهد و رتبهبندی شما را در گوگل تغییر میدهد. به جای حل کردن مسئله سئوی سایت شما، یک شبه راهحل ارائه میکند و شما را به یک رتبه خوب در گوگل میرساند. درست است که در لحظه جایگاه خوبی در گوگل دارید، اما استفاده مداوم از سئو کلاه سیاه، به جایگاه شما در گوگل شدیدا آسیب میزند. درست مانند اینکه یک سردرد همیشگی داشته باشید و بجای رفتن پیش دکتر، فقط مسکن بخورید. پس از مدتی مسکن تاثیر خود را از دست میدهد. تازه بعدا مجبورید هم سرتان را درمان کنید و هم معدهتان!
هدف موتورهای جستجو مانند گوگل این است که زمانی که افراد موضوعی را جستجو میکنند، بهترین نتایج برای آنها نمایش داده شود. گوگل میخواهد مردم یک تجربه جستجوی عالی داشته باشند و مطمئن باشند که نتایج ارائه شده شامل هرزنامه (Spam) نیست. گوگل این کار را یا به صورت خودکار با الگوریتمها و یا به صورت دستی انجام می دهد. تمام تلاش گوگل در این مورد، تشخیص و جریمه کسانی است که تحت عنوان کلاه سیاه، کلاهبرداری می کنند. این جریمه شامل موارد جبران ناپذیر زیر است:
کاهش شدید رتبه سایت
حذف همیشگی سایت
خروج دامنه از کنترل شما
الگوریتمهای موتور جستجو در طول زمان پیچیدهتر شدهاند و تمام تکنیکهای سئوی سیاه را تشخیص میدهند. به همین دلیل است باید در بین کلاهها، از کلاه سیاه دوری کنید.
به دنبال افزایش فروش چندبرابری هستید؟
ما به شما کمک میکنیم با تبلیغات گوگل و کمترین هزینه در رتبههای اول گوگل قرار بگیرید.
برای مشاوره رایگان، همین الان با ما تماس بگیرید.
تبلیغات گوگل ادز021-41897070داخلی 2
تکنیکهای کلاه سیاه در سئو را بشناسیم
سئوی کلاه سیاه تکنیکهای بسیاری دارد و در بسیاری موارد تشخیص دادن آنها کار بسیار سختی است. در یک مقالهی مفصل تمام تکنیکهای غیراخلاقی این روش را به شما میگویم اما حالا و در این مقاله میخواهم تعدادی از پرطرفدارترین تکنیکهای آن را به شما بگویم تا به هر سایتی که رفتید، تبهکاران را شناسایی کنید:
کلمات کلیدی (Keyword Stuffing)
گوگل در این لحظه از همیشه باهوشتر است و کلیت محتوای شما هرچه که باشد، آن را شناسایی میکند.
در الگوریتم قبلی گوگل، شما باید کلمات کلیدی خود را بارها و بارها در متن تکرار میکردید تا گوگل محتوای شما را شناسایی کرده و در دستهبندی مناسب قرار دهد. یعنی در گذشته، تکرار کلمات کلیدی بر ارزش محتوای شما اضافه میکرد. اما با رونمایی از الگوریتم جدید گوگل، تکرار کلمات کلیدی نهتنها فایدهای ندارد، بلکه باعث جریمه شدن سایت شما هم میشود و رتبهی پایینی در موتورهای جستجو برای شما به ارمغان میآورد. اخیرا گوگل برای استفاده از این نوع کلمات یک حد مشخص تعیین کرده است که به آن چگالی کلمات کلیدی میگویند.
استوری اینستاگرام، بازاریابی به سبک نوین!حتما بخوانید: استوری اینستاگرام، بازاریابی به سبک نوین!
این میزان بین 1 تا 3 درصد در هر صفحه میباشد. پس نیازی نیست با تکرار مداوم یک کلمهی خاص، اعصاب خوانندهها را خرد کنید. در الگوریتم جدید گوگل اگر شما به جای تکرار یک کلمهی کلیدی میتوانید مترادف آن را هم بکار ببرید. بخاطر داشته باشید که روش تکرار کلمات کلیدی، قدیمی شده است و حالا دیگر به هیچ دردی نمیخورد. در صورت ادامه دادن به این کار غلط، گوگل تصور میکند که شما دارید او را گول میزنید و به عنوان یک کلاه سیاه با شما برخورد جدی میکند.
متن زیر یک نمونه درباره استفاده نامناسب از کلمات کلیدی است:
آژانس بازاریابی نوین، یک آژانس بازاریابی معتبر است. آژانس بازاریابی نوین ارائه دهندهی انواع خدمات دیجیتال مارکتینگ و تبلیغات اینترنتی است. پس اگر برای رشد کسب و کار خود به خدمات دیجیتال مارکتینگ و تبلیغات اینترنتی نیاز دارید، با آژانس بازاریابی نوین تماس بگیرید تا از بهترین خدمات دیجیتال مارکتینگ و تبلیغات اینترنتی آژانس بازاریابی نوین بهرمند شوید!
فکر میکنم شما هم با خواندن این چند جمله کلافه شدید! این جور متنها باعث به وجود آمدن یک تجربه کاربری افتضاح میشود. در دنیای بازاریابی محتوا یک جُک درباره تولیدکنندگان محتوا وجود دارد که میگوید:یک تولید کننده محتوا به یک کافه، کافیشاپ، کافهمن، چای، قهوه، نسکافه، کیک و ... میرود! (انگلیسیش بامزهتر بود!) تمام این کلمات شبیه هم هستند، اما هیچ ارزشی ندارند، زیرا حتی یک جمله درست و حسابی هم نساختند. درست است که تحقیق کلمات کلیدی بسیار ضروری و حیاتی است، اما استفادهی بیش از حد از این کلمات، ایده خوبی نیست. به جای پر کردن مطالب خود با کلمات کلیدی نامناسب، بر روی ایجاد محتوای مفید تمرکز کنید.
یک دریای پهناور را در نظر بگیرید. در این دریا، کشتیهای مسافربری، باربری، تجاری و... مختلفی روی سطح آب شناورند. هرکدام از این کشتیها برای اینکه بتوانند در حوزه فعالیت خودشان به خوبی عمل کنند، سعی دارند سوخت بیشتر و با کیفیتتری به موتور خانه برسانند.
اما در این بین، چند کشتی دزد دریایی هم هستند که به جای فعالیت عادی، تصمیم گرفتهاند که به سوخت بقیه کشتیها دستبرد بزنند و از آن برای ادامه کارشان استفاده کنند.
در مثال بالا، دریا همان دنیای وب است. کشتیها سایتها هستند و سوخت آنها برای رقابت، محتوایی است که روی سایتشان قرار میدهند. کشتیهایی هم که به جای خرید یا تولید سوخت، سوخت کشتیهای دیگر را میدزدند، همان سایتهای سارق محتوا هستند.
حالا یک سازمان نظارتکننده روی این دریای پهناور - یعنی گوگل - برای جلوگیری از دزدی و مقابله و با دزدان دریایی، دست به کار میشود. نتیجه این دست به کار شدن، الگوریتم Pirate یا همان دزد دریایی گوگل است. در این مقاله با ما همراه باشید تا Pirate را بشناسیم و ببینیم که گوگل این بار برای مقابله با خرابکارها دست به چه اقداماتی زده است!
الگوریتم دزد دریایی گوگل یا Pirate چیست؟
رابطه الگوریتم دزدان دریایی و دزدیدزد دریایی یکی از این الگوریتمهای مهم گوگل است که در سال 2012 معرفی و در سال 2014 بهروزرسانی شد.
وظیفه الگوریتم pirate، شناسایی محتوای دزدی (یا همان کپی) است!
این الگوریتم، برای مبارزه با نقض قانون کپیرایت آمده است و با هر نوع محتوای کپی یا دزدی برخورد میکند.
الگوریتم Pirate چه محتوایی را از نتایج گوگل حذف میکند؟
بیشتر مواقع زمانی که حرف از محتوا میزنیم، ذهن مخاطبان به سمت مقالههای متنی میرود. اما منظور از ما از حذف محتوا به دست الگوریتم دزد دریایی، فقط محتوای متنی نیست. تمرکز اصلی این الگوریتم بیشتر روی محصولات و محتوای غیر رایگان است تا محتوای رایگانی که الگوریتم پاندا میتواند آن را شناسایی کند.
محتوای دیجیتال
به طور کلی انواع محتوایی که این الگوریتم میتواند برای حذف صفحه آن از نتایج اقدام کند عبارتند از:
تصویر
متن
ویدیو
صوت
محصول
این یعنی شما برای تصویر، محتوای متنی و حتی محصول دانلودی و غیر دانلودی خودتان هم میتوانید به گوگل شکایت کنید و گزارش کنید که سایت دیگری با این محتوای به سرقت رفته از شما، در نتایج رتبه دارد.
نمونهای از نتیجه شکایات که به تازگی در سطح وب فارسی اتفاق افتاد، سایت معروف p30download بود که به صورت ناگهانی و یک شبه، رتبه تمامی کلمات کلیدی خودش در سطح وب را از دست داد و با افت شدید ترافیک روبرو شد. در حال حاضر هم فقط در صورت جستجو نام برند این سایت، آن را در نتایج گوگل پیدا میکنید.
دلیل این اتفاق شکایتهای پیدرپی سایتهای فارسی و غیر فارسی از آن، به دلیل انتشار محصولات دانلودی آنها به صورت رایگان بود. این محصولات بیشتر نرمافزارهای دانلودی مثل فتوشاپ، دانلود منیجرها و همینطور بازیهای غیر رایگان خارجی بود.
در ادامه درباره گزارش محتوای کپی به گوگل صحبت خواهیم کرد، ولی قبل از آن، اجازه دهید مقایسهای بین قبل و بعد الگوریتم Pirate داشته باشیم.
الگوریتم دزد دریایی گوگل، چه تغییراتی در نتایج جستجو ایجاد کرد؟
قبل از اینکه سروکلۀ الگوریتم دزد دریایی گوگل پیدا شود، با جستجوی عبارتی مثل «watch toy story 4»، سایتهایی را میدیدید که یا برای جذب بازدیدکننده فیلم را بطور رایگان برای دانلود گذاشته بودند، یا اینکه برای دانلود غیرقانونی فیلمی که کپی شده، پول میگرفتند.
اما الان، حداقل در نتایج اولیه گوگل، نتایج معتبری را میبینید که شما را به سمت تماشای قانونی فیلم هدایت میکنند (مثل تصویر زیر).
آپدیت فرد (Fred) گوگل چیست و چگونه از خطر جریمۀ آن در امان بمانیم؟حتما بخوانید: آپدیت فرد (Fred) گوگل چیست و چگونه از خطر جریمۀ آن در امان بمانیم؟
تاثیر الگوریتم دزد دریایی گوگل بر نتایج جستجو
تاثیر الگوریتم دزد دریایی گوگل بر نتایج جستجو
با اجرای الگوریتم دزدان دریایی، سایتهای زیادی که دانلود رایگان نرمافزارها و محتوای پولی را فراهم کرده بودند، دچار افت شدید رتبه و ریزش شدید کاربران شدند.
Google Pirate Update
یک نکتۀ مهم_ احتمالاً الان دارید پیش خودتان فکر میکنید که ما در ایران هنوز هم بهترین فیلمهای دنیا را رایگان دانلود میکنیم و میبینیم. پس این الگوریتم چرا هیچ کاری نمیکند؟ خب حق با شماست؛ همین الان هم اگر به فارسی سرچ کنید «تماشای فیلم اسباب بازی ها 4»، خیلی راحت به لینکهای دانلود رایگان میرسید.
در واقع، در کشور ما هنوز قانون کپیرایت جدی گرفته نمیشود و از طرفی گوگل هم هنوز در برخی کشورها، از جمله ایران، آنقدرها برای کپیرایت سخت نمیگیرد؛ مگر آنکه مانند p30download تعداد زیادی گزارش نقض قانون کپیرایت دریافت کند.
چگونه محتوای دزدیده شده را به گوگل گزارش دهیم؟
انجام این کار اصلاً سخت نیست و با DMCA گوگل انجام میشود، اما جواب گرفتن از گوگل ممکن است مدت زیادی طول بکشد. اما قبل از اینکه به سراغ نحوۀ گزارش محتوای کپی به گوگل برویم، بیایید با DMCA بیشتر آشنا شویم.
سرویس DMCA گوگل چیست؟
DMCA مخفف عبارت Digital Millennium Copyright Act به معنای «قانون حق چاپ هزاره دیجیتال» است که در سال 1988 به دست رئیس جمهور آمریکا امضا شد. پس از آن و از سال 2012، واحد DMCA در شرکت گوگل، شروع به کار کرد. هدف این واحد حمایت از قانون کپی رایت در حوزه وب بود.
با استفاده از این سرویس، افرادی که محتوایشان به سرقت رفته، میتوانند درخواست بدهند تا صفحه سایت خطاکار، از نتایج جستجوی گوگل حذف شود.
این یعنی اگر محتوای متنیِ رایگان یا غیر رایگان، ویدیویی، محصول و هر نوع محتوای دیگری که دارید، به دست فرد و افرادی دزدیده و روی سایتشان منتشر شده باشد، میتوانید آدرس صفحه سارق را به بخش DMCA گوگل گزارش دهید. این بخش گزارشات (یا noticeها) را در اسنادی ذخیره میکند و اگر تعداد Notice ها زیاد شود، الگوریتم Pirate به بررسی آنها میپردازد.
DMCA و الگوریتم دزدان دریایی گوگل، ارتباط نزدیکی باهم دارند. در واقع این الگوریتم با استفاده از گزارش کاربران و کمک اپراتورهای انسانی است که تصمیم میگیرد کدام صفحات و سایتها از نتایج گوگل حذف شوند.
مراحل گزارش محتوای کپی شده به DMCA گوگل
برای گزارش کافیست به پیشخان DMCA گوگل مراجعه کنید؛ روی Create new notice کلیک کنید و بعد طبق تصویر زیر، مراحل را انجام دهید و گزارشتان را برای گوگل ارسال کنید.
گزارش محتوای کپی به گوگل
گزارش محتوای کپی به گوگل DMCA
لطفاً به این چند نکته دقت کنید:
متن پیام و مشخصات شما، حتماً باید به زبان انگلیسی باشد
گزارش خود را دقیق بنویسید و فقط به اسم و آدرس آن سایت بسنده نکنید
آدرس صفحات مورد نظرتان را وارد کنید؛ نه آدرس دامنه سایت
گزارشات شما توسط نیروی انسانی گوگل بررسی میشود
خب تا اینجا فهمیدیم که الگوریتم دزد دریایی گوگل، چطور با محتوای دزدی مقابله میکند. اما یک سؤال؛ مطالب این مقاله به این معنی است که ما با انتشار محتوای یک سایت دیگر در سایتمان و در ادامه شکایت صاحب محتوا، به طور کلی از نتایج گوگل حذف میشویم؟ در ادامه به جواب این سؤال میرسید:
دزد دریایی گوگل چقدر سختگیر است؟
الگوریتم pirate گوگلاول این نکته را بگوییم که تمرکز و اولویت اول Google Pirate روی حذف URL یا همان صفحه است، نه کل سایت؛ ولی اگر گوگل برای بیش از 50% محتواهای ایندکس شدۀ شما گزارش کپی بودن دریافت کند، به احتمال خیلی زیاد دچار پنالتی سخت و سنگین Pirate شوید. در مثالی هم که برای سایت پیسی دانلود زدیم، باید بدانید که این سایت محتواهای بسیاری زیادی داشت که بیشتر آنها محتوای نقض کننده قانون کپی رایت بودند و به همین دلیل کل سایت دچار جریمه شد.
در مورد شدت سختگیری الگوریتم دزد دریایی هم راستش را بخواهید، گوگل در خیلی از موارد از شکایتهای DMCA چشم پوشی میکند! یعنی مجبور است که خیلی از آنها را نادیده بگیرد. چرا؟
الگوریتم کبوتر گوگل چیست و چه تاثیری روی رتبه سایت شما دارد؟حتما بخوانید: الگوریتم کبوتر گوگل چیست و چه تاثیری روی رتبه سایت شما دارد؟
تصور کنید که شما در گوگل عبارت دانلود فتوشاپ را سرچ میکنید. گوگل هم به خاطر شکایتهای شرکت Adobe (سازنده فتوشاپ) از سایتهای ارائه دهنده این برنامه، تمامی آنها را از نتایج حذف کرده است.
آیا این موضوع باعث میشود تا شما راضی به خرید برنامه فتوشاپ به قیمت چند صد دلار از Adobe شوید؟ نه! ولی باعث میشود شما به جای گوگل، در موتور جستجوی دیگری مثل بینگ، به دنبال دانلود برنامه فتوشاپ باشید.
پس گوگل در نهایت برای اینکه مخاطبان خودش را از دست ندهد، مجبور است در برخی مواقع بیخیال شکایتهای شرکتهای صاحب اثر محتوا بشود. اما در هر حال این شرایط برای همه محتواها هم به وجود نمیآید، پس مراقب باشید!
فرض کنید صاحب یک فروشگاه اینترنتی هستید. سایت شما در اکثر کلمات کلیدی مرتبط با کسبوکارتان رتبههای بالای گوگل را در اختیار دارد و از این طریق کلی مشتری دارید. همۀ چیز عالی به نظر میرسد!
تا اینکه در یک شب همه چیز دگرگون میشود. گوگل سایت شما را از صفحۀ اول نتایج به صفحۀ دهم (یعنی ناکجاآباد!) فرستاده است! چه حالی به شما دست میدهد؟! مشتریان دیگر چگونه شما را پیدا کنند؟ مگر کسی هم به سراغ صفحۀ دهم گوگل میرود؟
این اتفاق برای یک کسبوکار آنلاین مثل رسیدن به آخر دنیا میماند. به همین دلیل وقتی گوگل در سال 2015 از الگوریتم جدیدی برای رتبهبندی سایتها (در موبایل) خبر داد؛ متخصصان سئو این الگوریتم را Mobilegeddon یا آخرالزمان موبایلی (ترکیبی از دو کلمۀ آرماگدون و موبایل) نامیدند.
آنها تصور میکردند بعد از فعالسازی این الگوریتم باید با صفحۀ اول نتایج وداع کرده و غزل خداحافظی را بخوانند! در صورتی که گوگل اصلاً قصد نداشت وبمستران را بترساند، بلکه میخواست آنها را برای ساخت سایتهای موبایل-فرندلی (Mobile Friendly) تشویق کند.
این الگوریتم تنها اولین قدم بود. گوگل این راه را با Mobilegeddon آغاز کرد و با الگوریتم دیگری به نام Mobile First Index به پایان رساند.
اما چرا گوگل اینقدر به کاربران موبایل اهمیت میدهد؟ اصلاً موبایل فرندلی یعنی چه؟ چگونه میتوانیم از این آخرالزمان موبایلی جان سالم به در ببریم؟ در این مقاله به تمام این سوالات پاسخ خواهیم داد.
دلیل طراحی الگوریتمهای موبایل فرندلی چه بود؟
در گذشته موبایل یک وسیله تقریباً لاکچری محسوب میشد و افراد کمی در هر خانواده از آن استفاده میکردند. مطمئناً در آن زمان _که اینترنت همراه هم خیلی فراگیر نبود_ کاربران موبایل درصد بسیار کمی از بازدیدکنندگان سایتها را تشکیل میدانند. کمکم از 2010 به بعد با معرفی موبایلهای لمسی و گسترش اینترنت همراه، تعداد کاربران موبایلی افزایش پیدا کرد و هر روز افراد بیشتری برای وبگردی به استفاده از موبایل روی آوردند.
اما مشکل وبگردی در موبایل این بود که سایتها با اندازۀ صفحۀ نمایشگرهای موبایل هماهنگ نبودند. به همین خاطر استفاده از آنها در نمایشگرهای موبایل بسیار سخت و عذابآور بود. از طرفی حتماً میدانید که اکثر درآمد گوگل از طریق تبلیغات کلیکی تامین میشود. طبیعتاً وقتی کاربران نتوانند به راحتی از یک سایت استفاده کنند، سریعاً آن را ترک کرده و به تبلیغات هم کاری ندارند.
به همین دلیل گوگل تصمیم گرفت برای بهبود تجربۀ کاربری مخاطبان (و صد البته حفظ درآمد خود!!!) به فکر راهحلی باشد. الگوریتم موبایل گدون گوگل
تنها چیزی که میتوانست طراحان و وبمستران را به ساخت سایتهای موبایل فرندلی ترغیب کند، «به دست آوردن رتبۀ بهتر در نتایج جستجو» بود! بنابراین گوگل الگوریتمهای جدیدی مثل موبایل گدون و موبایل فرست ایندکس طراحی کرد. در ادامه با این الگوریتمها بیشتر آشنا میشویم.
از Mobilegeddon تا Mobile First Index
گوگل با بارگذاری این عکس در بلاگ خود به صراحت اعلام کرد که منظورش از موبایل-فرندلی بودن چیست. شما به عنوان یک کاربر، با کدام سایت ارتباط بهتری برقرار میکنید؟
نمونه ای از یک سایت ریسپانسیو یا واکنش گرا
جواب که مشخص است. من که عطای این سایتهای بدقواره را به لقایشان میبخشم و به سراغ یک صفحۀ دیگر میروم. احتمالاً شما هم با من موافق باشید؛ ولی حالا به لطف الگوریتم موبایل گدون تنها سایتهای موبایل فرندلی را در نتایج برتر جستجو میبینیم.
به همین خاطر نباید تعجب کنید که نتایج جستجو در موبایل با کامپیوتر شخصی متفاوت باشد. مثلاً ممکن است شما در رایانۀ خودتان عبارت «طراحی سایت» را جستجو کرده و سایت X در رتبۀ اول مشاهده کنید. اما وقتی که همین عبارت را با تلفن همراهتان سرچ میکنید، این سایت را در صفحۀ دوم نتایج ببینید!
البته گوگل در همان زمان یعنی سال 2015 اعلام کرد که هر چند موبایل فرندلی بودن مهم است، اما همچنان هدف و رفتار کاربران تعیین کنندۀ رتبههای جستجو است. این یعنی حتی اگر سایت شما موبایل فرندلی نباشد ولی محتوای آن از نظر کاربران عالی باشد، همچنان میتوانید در رتبههای برتر جستجو حضور داشته باشید. البته تا زمانی که رقبای شما محتوای بهتر و موبایل پسندتری تولید نکرده باشند!
الگوریتم Mobilegeddon تنها بر روی سه چیز تاثیر داشت:
رتبهبندی نتایج جستجو در موبایل
نتایج جستجو در تمام زبانهای دنیا
رتبهبندی صفحات مجزا نه کل وبسایت
البته در شروع کار این الگوریتم، تغییرات در رتبهبندی نتایج خیلی محسوس نبود؛ حتی در تحقیقاتی که یک سایت خارجی معتبر در همان سال انجام داد، معلوم شد سرعت بارگذاری سایت، تأثیر بیشتری نسبت به موبایل-فرندلی بودن دارد؛ اما این تنها آرامش قبل از طوفان بود!
آخرالزمان فرا میرسد...
کمتر از یکسال بعد (در سال 2016) گوگل اعلام کرد، قصد دارد به سایتهای موبایل فرندلی رتبههای بهتری اختصاص داده و به اصطلاح سیگنال موبایل فرندلی را تقویت کند.
انواع متن تبلیغ در جستجوی گوگل ادز را بشناسیمحتما بخوانید: انواع متن تبلیغ در جستجوی گوگل ادز را بشناسیم
هر چه جستجو در موبایل افزایش پیدا میکرد، گوگل هم اهمیت بیشتری به سایتهای موبایل فرندلی میداد. تا اینکه بالاخره آخرالزمان موعود فرا رسید و گوگل با معرفی الگوریتم Mobile First Index اعلام کرد از این به بعد، نسخۀ موبایل هر سایت را به عنوان نسخۀ اصلی در نظر میگیرد!
این یعنی رباتهای خزندۀ گوگل که مسئول بررسی محتوا و ایندکس کردن سایتها هستند، در ابتدا به سراغ نسخۀ موبایل یک سایت میروند. در واقع ملاک اصلی گوگل برای رتبهبندی یک سایت، نسخۀ موبایل است و نسخۀ دسکتاپ در جایگاه دوم قرار دارد! در حالی که در گذشته، نسخۀ دسکتاپ ایندکس میشد و داشتن ورژن موبایلی تنها یک مزیت برای به دستآوردن رتبههای بهتر بود.
اگر قصد یک سایت جدید راهاندازی کنید، باید بدانید که این الگوریتم از همان ابتدا در سایتهای جدید فعال میشود. اگر هم، اکنون صاحب یک سایت هستید گوگل دیر یا زود از طریق سرچ کنسول فعالسازی موبایل فرست ایندکس را به شما خبر خواهد داد.
در صورتی که سایت شما ورژن موبایلی ندارد، مشکلی نیست؛ همچنان نسخۀ دسکتاپ ایندکس میشود ولی از آنجایی که گوگل حساسیت زیادی روی کاربران موبایلی دارد، نباید انتظار رفتار سخاوتمندانهای در اختصاص رتبهها داشته باشید.
در کل هدف گوگل رضایت تمام کاربران است. اما از آنجایی که بیشتر مردم با نسخۀ موبایلی سایتها در ارتباط هستند، به این نسخۀ اهمیت خیلی خیلی بیشتری میدهد. جالب است بدانید امروزه هر چقدر سایت شما موبایل فرندلیتر باشد، حتی در «نتایج جستجو در دسکتاپ» هم رتبۀ بهتری کسب میکند!
مجموع این عوامل باعث شد تا طراحان وب علاقه بسیاری به طراحی موبایل-فرندلی نشان بدهند و از روشهای مختلفی برای این کار استفاده کنند. در ادامه با این روشها بیشتر آشنا میشویم.
3 روش برای ایجاد یک سایت موبایل-فرندلی
طراحان سایت با توجه به نیازمندیهای پروژه (و البته تخصص خودشان!)، هر کدام از یک روش برای ساخت ورژن موبایلی سایتها استفاده میکنند.
1. سایتهای ریسپانسیو با بوت استرپ (Bootstrap)بوت استرپ
بوت استرپ یک فریمورک برنامه نویسی است که برای ساخت سایتهای ریسپانسیو استفاده میشود. سایتهای ریسپانسیو (و یا واکنشگرا) نوشتهها و اِلمانهای تصویری خود را برای نمایش در موبایل تغییر میدهند.
بوت استرپ هر صفحه از سایت شما را به 12 قسمت مساوی تقسیم میکند. به این صورت زمانی که کاربر با استفاده تلفن همراه خود وارد سایت میشود، این 12 قسمت با یک ضریب تناسب، کوچکتر میشوند تا هر بخش از سایت شما به درستی در نمایشگر موبایل نشان داده شود.
مثلاً نوشتهها را از چینش سه ستونی به یک ستون درمیآورند تا کاربران نیازی به اسکرول افقی نداشته باشند؛ یا سایز عکسها را کوچک میکنند و تغییرات دیگری که همه چیز باب میل کاربران شود.
در این روش، نسخۀ موبایل و دسکتاپ هر دو بر روی دامنۀ اصلی قرار داشته و محتوای یکسانی دارند. البته بعضی از طراحان وب ممکن است قسمتی از محتوای نسخۀ دسکتاپ را هنگام نمایش در موبایل حذف کنند. دلیل این کار میتواند محدودیت فضا در نمایشگرهای موبایل باشد ولی در هر صورت این کار تأثیر آن محتوا در رتبهبندی سایت را کم میکند.
خبرها حاکی از آن است که باز هم سروکلۀ یک آپدیت جدید در موتور جستجوی گوگل پیدا شده است. نیل پاتل میگوید: «آپدیت برت گوگل، بزرگترین بهروزرسانی گوگل بعد از الگوریتم رنکبرین است.»
خود گوگل هم اعلام کرده که الگوریتم جدید از هر 10 جستجو یکی را تحت تأثیر قرار میدهد؛ پس با این حساب 10 درصد از نتایج نشان داده شده نسبت به قبل تغییر خواهند کرد. اگر این اتفاق بیفتد، حق با نیل پاتل است و ما شاهد یکی از بزرگترین آپدیتهای گوگل در سیستم جستجو خواهیم بود.
در واقع شاید ورود آپدیت برت به جمع الگوریتمهای گوگل آنقدر سروصدا به پا نکرده و خیلی هم حس نشده باشد، اما آنقدر مهم است که قرار است آیندۀ جستجوها را تحت تاثیر خود قرار دهد.
در مقاله امروز نوین همراه ما باشید تا آپدیت Google Bert را بررسی کنیم و ببینیم که کار اصلی آن چیست، چه سایتهایی را تحت تاثیر قرار میدهد و برای کنار آمدن با آن باید چه کار کنیم!
الگوریتمهای جدید گوگل: Bertآپدیت BERT چیست؟
هدف موتور جستجوی گوگل همیشه یک چیز بوده و هست: رساندن بهترین نتایج به دست کاربران!
آپدیت گوگل برت نیز برای همین بهوجود آمده است. برت کمک میکند تا سیستم جستجو بتواند بهتر از قبل زبان انسان را درک کند.
شاید بگویید که گوگل قبل از این هم از راههای مختلفی (از جمله جستجوی معنایی (Semantic Search) و الگوریتم رنک برین (Rank Brain)) برای فهمیدن معنا و مفهوم عبارتهای سرچ شده، استفاده میکرد؛
پس Bert قرار است چه کار خاصی انجام دهد؟
در اصل، گوگل با اضافه کردن آپدیت برت میخواهد سر از ریزهکاریهای زبان ما دربیاورد. تمرکز آپدیت برت روی نکات ریز دستوری، جملات و کلماتی که در محاوره بهکار میروند و به خصوص روی عبارتهای طولانی یا Long Tail Keywords است.
مدل BERT میتواند مفهوم کلی یک کلمه را با بررسی کلماتی که قبل و بعد از آن آمدهاند، پیدا کند، حروف اضافه جمله را بررسی کند و هدف کاربر از کل جمله را تشخیص دهد.
قبل از BERT، بعد از BERT
برای اینکه بدانیم این آپدیت چگونه کار میکند وبعد از به وجود آمدنش چه تغییراتی در نتایج سرچ گوگل ایجاد شده، نیاز به چند مثال «قبل از عمل، بعد از عمل» داریم که بهسادگی بفهمیم منظور گوگل از ریزهکاریهای زبانی چیست.
راستی اگر میبینید که مثالها مربوط به سرچ فارسی نیستند، بهخاطر این است که فعلاً این آپدیت برای سایتهای انگلیسی زبان فعال شده است. (و البته به زودی نجات دهنده کاربران در دیگر زبانها هم خواهد شد.)
مثال اول: ریزهکاریهای زبانی
گوگل میگوید هنگامی که کاربران عبارت «2019 brazil traveler to usa need a visa» را جستجو میکردند، موتور جستجو روی کلمات اصلی تمرکز داشت و تلاش میکرد نتایجی را به کاربر نشان دهد که شامل این کلمات یا مترادف آنها باشد. اما نتیجه درست بر عکس چیزی بود کاربر دنبالش میگشت. چرا؟ بهخاطر اینکه در این عبارت علاوه بر کلمات اصلی و معنی آنها، کلمه ربط «TO» و رابطهاش با کلمات دیگر برای درک مفهوم جمله بسیار مهم است.
تا قبل از BERT، گوگل این نکات زبانی و اهمیت این ارتباط را نمیفهمید و نتایجی شامل اطلاعاتی راجع به «سفر آمریکاییها به برزیل» را نشان میداد، در صورتی که کلمه ربط «TO» نشان میدهد که جستجو درباره سفرکنندگان برزیلی به آمریکاست.
حالا با BERT، سیستم جستجو قادر است این تفاوتهای کوچک را درک کند و بداند که کلمات رایجی مثل «TO» از اصول مهم زبان به شما میرود و اگر به آن توجه نکند، ممکن است نتیجه 180 درجه با مفهوم اصلی فرق داشته باشد. چیزی که کاربر اصلاً دوست ندارد با آن مواجه شود!
مثال1 BERT
مثال دوم: توجه به معنی تمام جمله
بیایید عبارت جستجو شده بعدی را هم ببینیم. قبلاً وقتی عبارت «do estheticians stand a lot at work» میشد، سیستم جستجو با استفاده از روش شناسایی کلمات کلیدی، کلمه کلیدی «Stand-alone» در نتایج را با کلمه «Stand» در این عبارت تطبیق میداد و نتایجی شامل این کلمه کلیدی را به کاربر پیشنهاد میکرد.
آپدیت گورخر گوگل! چطور با zebra رفیق باشیم؟حتما بخوانید: آپدیت گورخر گوگل! چطور با zebra رفیق باشیم؟
حالا مدل BERT گوگل میتواند بفهمد که بقیه جمله درباره شغل صحبت میکند، پس احتمالاً مفهوم «Stand» در اینجا به معنای تقاضای فیزیکی برای یک شغل است؛ بنابراین محتوای درستتری را به کاربر نشان میدهد.
مثال2 BERTمثال سوم: فهمیدن جملات محاوره
به این جمله دقت کنید: «Can you get medicine for someone pharmacy»
این یکی، شبیه جستجوهای خودمان است که هرچه به ذهنمان میرسد در یک جمله تایپ میکنیم و انتظار داریم گوگل بیچاره، منظورمان را خیلی سریع حدس بزند. کاربر در اینجا جمله را ناقص نوشته و با یک کلمه Farmacy خواسته بگوید که منظورش از آن شخص کیست.
همانطور که میبینید برت توانسته جمله را با جزئیاتی که فقط یک انسان درک میکند، بفهمد و نتیجه دوم را پیدا کند.
مثال3 BERT
مثال چهارم: BERT در Featured Snippet
گوگل همیشه و همه جا به فکر کاربر است. برای همین کار BERT اینجا تمام نشده و بخش پاسخهای ویژه یا featured snippets هم به دست BERT بررسی میشود.
در ادامه گوگل مثالی هم از اسنیپت آورده تا بگوید ریزبینی برت در تمام قسمتهای محتوا وارد شده و قرار است از این به بعد با وسواس هرچه تمامتر جستجو را به نتیجه برساند.
در این مثال نتیجه قبل و بعد از BERT برای عبارت «Parking on a hill with no curb» به معنی «روی تپه بدون محدودیت پارک کنید» نشان داده شده است. قبلاً این عبارت سیستم جستجوی گوگل را گیج میکرد.
گوگل خودش اعتراف میکند که موتور جستجو بیش از حد بر کلمه «Crub» دقت میکرد و کلمه «no یا بدون» را نادیده میگرفت؛ در حالی که این کلمه برای پاسخگویی مناسب به این سؤال خیلی مهم بود!
همانطور که میبینید گوگل قبلاً نتایج پارک کردن با محدودیت (a crub) را به او نشان میداد که عملاً به درد کاربر نمیخورد.
مثال 4- بررسی اسنیپت
یک مثال فارسی هم ببینیم
شبیه مثال گوگل، ما هم یک جستجوی فارسی انجام دادیم؛ البته چون این به روزرسانی هنوز به زبان فارسی نرسیدهاست، ما نمیتوانیم تغییر این نتایج را با اعمال BERT ببینیم؛ ولی به هر حال اشکالات آن همچنان واضح است.
همانطور که میبینید در زبان فارسی هم موتور جستجو رابطه کلمه تهران و مشهد را متوجه نمیشود و کلمه «به» بین این دو را درک نمیکند. برای همین در بیشتر نتایج به جای «مشهد به تهران»، اطلاعات «تهران به مشهد» را لیست میکند.
مثال 5 bert
نکته: احتمال این وجود دارد که با گسترش الگوریتم Bert، دیگر بحث نیمفاصله گذاشتن یا نگذاشتن در متنهای فارسی خاتمه پیدا کند و گوگل خودش بتواند نیمفاصله در زبان فارسی را تشخیص دهد و بفهمد!
آیا رنک برین (Rank Brain) هنوز زنده است؟
در اکتبر سال 2015 بود گوگل اولین هوش مصنوعی خود یعنی «رنک برین» را برای فهمیدن مفهوم عبارتهایی که جستجو میشد، معرفی کرد. این الگوریتم دنبال معنی و مفهوم کلماتی که هر روز جستجو میشد میگشت تا بتواند منظور شما را از تک تک واژههای تایپ شده بفهمد (حتی آنهایی که تا آن زمان در محتوای وب قرار نگرفته بود).
گوگل میگوید وبسایت خود را به اندازهای بهینهسازی کنید که همۀ کاربران به راحتی بتوانند از محتوا، خدمات یا محصول شما استفاده کنند. ساده به نظر میرسد؟
در پشت این توصیۀ ساده دهها نکته ریز و به هم پیوسته وجود دارد که اگر به فکر موفقیت وبسایت خود هستید، نباید به راحتی از کنارشان رد شوید. راهنمای شما در این دریای تاریک، فانوس دریایی گوگل یا Google Lighthouse است.
این مقاله یک راهنمای کامل برای تست وبسایت به کمک Google Lighthouse است؛ پس اگر مدیر سایتی هستید، همین حالا بازش کنید تا قدم به قدم آن را بررسی کنیم. البته این ابزار هر وبسایتی را میتواند مورد بررسی قرار دهد، پس برای یادگیری هم میتوانید یک وبسایت به دلخواه باز کنید و آن را امتحان کنید.
توصیههای Lighthouse آنقدر ریزبینانه است که شاید از اهمیت داشتن آنها تعجب کنید. این توصیهها برای ارتقا و بهینهسازی سایت از نظر تجربه یا رابط کاربری (UX/UI)، سئو، عملکرد، امنیت، کارایی و کاهش هزینههای نگهداری سایت بسیار مفید هستند. البته گرفتن امتیاز ۱۰۰ از لایت هاوس کار آسانی نیست ولی غیرممکن هم نیست.
بخش زیادی از گزارش Lighthouse تخصصی و مربوط به کار طراحان سایت و مدیران سرور است. بعضی از این هشدارها و گزارشها هم مربوط به کارهای سادهای هستند که هر کاربری میتواند با چند کلیک یا کمی تحقیق آنها را برطرف کند. حتی اگر یک متخصص طراحی سایت نیستید، توصیه میکنیم یک بار این گزارش را مرور کنید تا بتوانید از Google Lighthouse برای سنجش کیفیت سایت خود استفاده کنید.
اول مختصر و مفید ببینیم فانوس دریایی گوگل یا Google Lighthouse چیست بعد هر بخش از آزمون و گزارش آن را باز کرده و توضیح میدهیم.
Google Lighthouse چیست؟
تصور کنید به رستوران رفتهاید و غذا سفارش دادهاید؛ اما آوردن غذا روی میز را بیشتر از زمانی که انتظار داشتید طول میدهند. وقتی هم که غذا را آوردند سالاد کنارش نیست و نمکدان روی میز نمک ندارد. درخواست میکنید نمکدان پر بیاورند و ۱۰ دقیقه طول میکشد.
غذا خوشمزه بود، اما همین طول دادنها و کمبودها از لذت غذا کم کرد و کمی هم عصبانی شدید.
این رستوران انتخاب چندم شما در روزهای بعد خواهد بود؟ حاضرید رئیس یا بهترین دوست خود را به این رستوران دعوت کنید؟
مثال تجربه کاربری بد در رستوران
رستوران خیلی خوب رستورانی است که به جز غذای خوشمزه به همه جزئیات در خدمات و مشتریمداری توجه کرده باشد.
فانوس دریایی گوگل Google Lighthouse هم با همین هدف ایجاد شد؛ سایتهایی بیشتر مورد توجه قرار میگیرند که کیفیت آنها خیلی خوب شود (نه خوب و معمولی!). این کیفیت میتواند سرعت، عملکرد، امنیت، سئو، دسترسیپذیری و خیلی نکات پشت پرده و جزئی دیگر باشد.
ابزار لایت هاوس گوگل با آزمودن بخشهای مختلف سایت یا صفحه به شما میگوید کدام بخشها مشکل دارند و کدام بخشها باید کمی بهتر شوند.
Google Lighthouse در کل روی 5 موضوع تمرکز دارد:
اجرا (Performance)
تجربه برتر (Best Practices)
دسترسیپذیری (Accessibility)
سئو (SEO)
وب اپلیکیشن پیشرونده (PWA)
اگر کلماتی مثل تجربه برتر، دسترسیپذیری و وباپلیکیشن پیشرونده برای شما آشنا نیست عجله نکنید؛ چون در هر بخش توضیحات کافی ارائه شده است. در هر کدام از این اسامی تعداد زیادی شاخص تعیین شده که به طور دقیق وبسایت را بررسی و درجهبندی میکند. در واقع هر فاکتور و شاخص در گزارش نهایی تاثیرگذار است و در هر بخش جزئیات مشکلات، نقصها و بخشهایی که نیاز به بهبود دارند، مشخص میشوند.
حالا میخواهیم این تست را اجرا کنیم.
چگونه از Google Lighthouse استفاده کنیم؟
برای آزمودن سایت به کمک فانوس دریایی گوگل راههای زیر وجود دارد:
DevTools مرورگر کروم (همان کلیک راست و انتخاب Inspect یا زدن دکمه F12)
نصب افزونه Lighthouse روی مرورگر کروم
ابزارهای واسطه
استفاده از طریق خط فرمان یا اتصال به ماژولهای برنامهنویسی شده
چون دو روش اول خیلی سادهاند و با چند کلیک ساده در دسترس قرار میگیرند، در ادامه از همین روشها استفاده خواهیم کرد.
روش سوم یا ابزارهای واسطه همان گزارش Lighthouse را پردازش میکنند و گزارشهایی در قالب نمودار، ارسال پیام دورهای و ... میسازند. برای مثال با ابزار foo.software میتوانید به صورت دائم گزارش زمانبندی شده از وبسایت داشته باشید و در صورت بروز هرگونه افت در عملکرد، اعلانهای آن را دریافت کنید.
استوری اینستاگرام، بازاریابی به سبک نوین!حتما بخوانید: استوری اینستاگرام، بازاریابی به سبک نوین!
در روش چهارم که مبتنی بر ماژولهای برنامهنویسی شده است، مدیران و کارشناسان میتوانند نظارت دائم و خودکار روی وبسایت داشته باشند یا گزارشهای شخصیسازی شده دریافت کنند. برای اطلاعات بیشتر به صفحه گیتهاب آن مراجعه کنید.
در ادامه، دسترسی به این ابزار را از دو روش اول آموزش میدهیم. برای اجرای آزمون فعلاً عجله نکنید تا به توضیح گزینههای قابل انتخاب برسیم.
روش اول: اجرای Google Lighthouse از Devtools مرورگر کروم
صفحه مورد نظر خود را در مرورگر کروم باز کنید. سپس کلید F12 را بزنید (یا Fn+ F12 در اکثر لپتاپها) یا کلیدهای ترکیبی در ویندوز (Control+Shift+I) و مک (Command+Option+I) تا developer tools باز شود.
در بالای داک باز شده به تب Audits بروید.
روش دوم: افزونه Lighthouse را از وباستور گوگل نصب کنید
برای نصب افزون به وب استور خود گوگل بروید. بعد از نصب افزونه در هر صفحه دلخواه میتوانید آن را از گوشه بالا سمت راست اجرا کنید.
افزونه lighthouse
نکته: Google Lighthouse یک برنامه متن باز است. تغییرات و بهروزرسانیهای اعمال شده در آن به مرور و شاید غیرهمزمان در ابزار Devtools مرورگر کروم (روش اول) و افزونه آن (روش دوم) اعمال شود. پس به همین دلیل امکان دارد گزارش این دو روش کمی متفاوت باشد. در زمان نوشتن این مقاله، نسخه لایت هاوس 5.2.0 است.
نکات مهم درباره اجرای آزمون Lighthouse و گزینههای قابل انتخاب
همانطور که گفته شد روش اول و دوم برای افرادی که میخواهند به صورت دستی و شاید هر چند وقت یکبار اجرا کنند کافی است. قبل از اجرای تست به چند نکته توجه کنید:
1) اگر روی مرورگر کروم افزونههای دیگری مثل حذف کنندههای تبلیغات، آنالیز کنندههای صفحه و ... نصب کردهاید، بهتر است قبل از انجام تست Lighthouse همه افزونهها را موقتی غیرفعال کنید.
2) بهتر است در هنگام انجام تست سایر نرمافزارهایی که از پهنای باند اینترنت استفاده میکنند یا منابع سختافزاری (رم و سیپییو) زیادی استفاده میکنند ببندید.
3) آزمون لايت هاوس گوگل در حالت عادی بسیار سختگیرانه طراحی شده، اما با این حال گزینهای به نام شرایط سخت شبیهسازی شده (Simulated throttling) در آن گنجانده شده تا این آزمون سختتر شود. یعنی سرعت اینترنت و پردازشگر (CPU) تا حدی کاهش داده میشود. هدف از این کار شبیهسازی یک دستگاه با سختافزار و سرعت اینترنت ضعیف است. این گزینه قبل از تست قابل انتخاب است.
4) بعضی از ایرادها و مشکلاتی که در نتایج تست گزارش میشود جای بحث دارد. یعنی خیلی از توسعهدهندههای وب، کارشناسان سئو و دیجیتال مارکترها درباره درست یا اشتباه بودن آن بحث میکنند. برای مثال فرمت تصویر توصیه شده توسط گوگل در وبسایتها WebP است اما هنوز این فرمت همه جا استفاده نمیشود و در مقایسههای انجام شده تاثیر آن در حد انتظار نیست.
5) بخشی از گزارش مربوط به وب اپلیکیشنها (Progressive Web App) است. اگر وبسایتی دارای نسخه وباپ باشد نتایج آن در این بخش گزارش خواهد شد. سرویسهایی مثل جیمیل، اوبر، پینترست و بسیاری از فروشگاههای آنلاین، نسخه وباپ دارند. یعنی بدون نیاز به نصب اپلیکیشن در همان محیط مرورگر میتوانید از تمام خدمات استفاده کنید و حتی در حالت آفلاین هم قابل استفاده هستند.
در روش اول (Devtools) حالت موبایل از دسکتاپ جدا شده است. با توجه به اینکه نسخۀ موبایل و دسکتاپ بسیاری از سایتها متفاوت هستند، میتوانید تست را برای حالت دلخواه اجرا کنید.
اجرای Lighthouse
برای انجام تست صفحه مورد نظر را باز کنید. روی افزونه لایت هاوس کلیک کنید یا Devtools را باز کنید.
در قسمت option افزونه یا منوی تنظیمات Devtools میتوانید تستهای مورد نیاز را انتخاب کنید.
گزینههای قابل انتخاب همان بخشهای آزمون هستند. شامل Performance، Accessibility، Best Practices، SEO و PWA که هر کدام را به دلخواه میتوانید غیرفعال کنید. در Devtools بین موبایل یا دسکتاپ یکی را انتخاب کنید.
Generate Report در افزونه یا Run Audit را در Devtools بزنید و برای دریافت گزارش کمی صبر کنید. گزارش در یک پنجره جدید باز میشود.
میتوانید گزارش را در قالبهای PDF، HTML و ... با انتخاب از منوی بالا سمت راست (سه نقطه) ذخیره کنید.
گزارش lighthouse
در قسمت بالای گزارش دایرههای رنگی با اعداد بین ۰ تا ۱۰۰ را میبینید که نمره نهایی هر بخش از آزمون است. این اعداد از شاخصهایی به دست آمدهاند که در ادامه گزارش با جزئیات بیشتر قابل مشاهده هستند. رنگ سبز نشانگر وضعیت عالی، زرد یعنی متوسط و قرمز ضعف شدید را نشان میدهد.
حالا برویم سراغ بخشهای مختلف این گزارش تا ببینیم برای بالا بردن این نمرات چه کارهایی قابل انجام است.
آزمون سرعت بارگذاری و عملکرد صفحه (Performance)
این آزمون در کل بررسی میکند که صفحه مورد نظر تا چه اندازه برای مشاهده و تعامل بهینهسازی شده است. سرعت بارگذاری و روند بارگذاری دو فاکتور مهم در عملکرد هستند.
الگوریتم دزدان دریایی گوگل چگونه با دزدی محتوا مقابله میکند؟حتما بخوانید: الگوریتم دزدان دریایی گوگل چگونه با دزدی محتوا مقابله میکند؟
بارگذاری صفحه شامل چند مرحله است. اگر صفحهای به اصطلاح سنگین و سرعت اینترنت کاربر هم کم باشد، مراحل بارگذاری صفحه برای کاربر قابل مشاهده خواهد بود. دانستن این مراحل و تعیین شاخصی برای اندازهگیری آنچه کاربران در مراحل بارگذاری میبینند در بهبود عملکرد وبسایت کمک میکند. به همین دلیل شاخصهایی تعیین شده تا توسعهدهندهها و طراحان وبسایت بتوانند کوچکترین تغییرات را رصد کنند.
حالا این شاخصها را معرفی میکنیم.
شاخصها (Metrics)
امتیاز نهایی بخش Performance از شاخصهایی به دست میآید که در ادامه معرفی میشوند. سهم تاثیرگذاری هر کدام از شاخصها هم متفاوت است. اگر کمی مبهم بود صبر کنید چون در ادامه واضحتر میشود.
اولین ترسیم محتوا First Contentful Paint یا FCP
FCP یا اولین ترسیم معنادار فاصله زمانی بین دستور باز کردن سایت تا ظاهر شدن اولین نوشته یا تصویر روی صفحه است.
واحد این شاخص برچسب ثانیه است. این زمان که ثانیه است به واحد ۰ تا ۱۰۰ تبدیل میشود تا در شاخص نهایی قابل اعمال باشد.
لایت هاوس چطور FCP را محاسبه میکند؟
برای تبدیل واحد ثانیه به امتیاز ۰ تا ۱۰۰، لایت هاوس زمانی که در آزمون به دست آمد را با میانگین سرعت بارگذاری سایتهای دیگر مقایسه میکند.
برای مثال: اگر ۹۹ درصد سایتها FCP در حد ۱/۵ ثانیه داشته باشند و سایت شما هم در آزمون اولین ترسیم معنادار، در ۱/۵ ثانیه بارگذاری شود، پس امتیاز آن ۹۹ از ۱۰۰ میشود. میانگین سرعت بارگذاری FCP سایتها در سایت HTTParchive قابل مشاهده است. در بقیه شاخصهای زمانی هم نحوۀ محاسبه و تبدیل به امتیاز عددی به همین شکل است.
جدول زیر امتیاز حدودی به دست آمده از سرعت بارگذاری را نمایش میدهد. با توجه به این جدول، اگر FCP صفحهای بین ۰ تا ۲ ثانیه باشد امتیاز ۷۵ تا ۱۰۰ میگیرد که در مقایسه با سایر سایتها امتیاز خوبی است.
ضریب تاثیر FCP در امتیاز کل عملکرد ۳ از ۵ است. ضریب بالاتر به معنی تاثیر بیشتر در امتیاز کل است.
نکته: ضریب تاثیر مثل همان ضریب تاثیر نمرات دروس دانشگاه و مدرسه در معدل نهایی است.
اولین ترسیم معنادار First Meaningful Paint
شاخص اولین ترسیم معنادار مدت زمانی است که طول میکشد تا محتوای اصلی صفحه دیده شود. محتوای اصلی وابسته به نوع صفحه است. در وبلاگها منظور عنوان مقاله و متن اصلی است و در صفحه گالری تصاویر محتوای اصلی هستند. منوی بالایی یا نشانگر بارگذاری صفحه که قبل از بارگذاری کامل ظاهر میشود، محتوای اصلی حساب نمیشوند.
جدول زیر حالت ایدهآل را زیر ۲ ثانیه نشان میدهد. ضریب تاثیر FMP عدد ۱ از ۵ است که کمترین در میان بقیه شاخصهای عملکرد است.
اولین استراحت پردازنده First CPU Idle
این شاخص زمان تعامل حداقلی را حساب میکند. FCI تعامل حداقلی را در نظر دارد برای مثال لحظهای که کاربر بتواند روی یک لیست بازشونده کلیک کند یعنی صفحه تعامل حداقلی را دارد. این لحظه در بیشتر وبسایتها قبل از بارگذاری کامل اتفاق میافتد؛ اما به معنی کاملاً قابل تعامل بودن نیست. (در بخش بعدی شاخصی معرفی میشود که مدت زمانی که طول میکشد تا صفحه کاملاً قابل تعامل شود را حساب میکند.)
وبلاگ داشتن یا نداشتن: پاسخی به یک مساله!حتما بخوانید: وبلاگ داشتن یا نداشتن: پاسخی به یک مساله!
ضریب تاثیر First CPU Idle عدد ۲ از ۵ است. جدول زیر نشان میدهد در بهترین حالت باید بین ۰ تا ۴/۷ ثانیه صفحه قابلیت تعامل حداقلی را داشته باشد.
زمان تعامل Time to Interactive
شاخص TTF مدت زمانی که صفحه کاملاً قابل تعامل باشد را اندازه میگیرد. یعنی همه دکمهها، نوارهای ورودی، منوها و ... برای استفادۀ آماده باشند. این زمان اگر بین ۰ تا ۵/۲ ثانیه باشد امتیاز خوب یا سریع محسوب میشود.
ضریب تاثیر TTF ۵ است که بالاترین ضریب در بین بقیه شاخصهای بخش عملکرد حساب میشود.
برای درک بهتر شاخصهای معرفی شده تا اینجا به تصویر بارگذاری جستجوی گوگل توجه کنید. اولین تغییرات در صفحه یا First Paint جزو شاخصهای عملکرد نیست، اما در تصویر قابل مشاهده است. بعد از آن اولین ترسیم محتوا (FCP) و بعد از آن اولین ترسیم معنادار (FMP) دیده میشود. بعد از آن هم صفحه قابل تعامل است.
چهکسی علاقه دارد که سن دوستدختر جاستین بیبر در سال 2005 را بداند؟!
این جمله نسبتاً زننده، دقیقاً صحبتی بود که مدیر سابق بخش جستجو گوگل در سال 2011 و در زمان رونمایی از الگوریتم Freshness عنوان کرد. این الگوریتم در ابتدای رونمایی باعث ایجاد تغییرات زیادی در نتایج جستجو شد. طبق آمار، چیزی در حدود 35 درصد سایتهای رتبهدار در نتایج صفحات اول گوگل، پس از شروع کار Freshness، در رتبههای خود دچار تغییرات شدند و این موضوع بسیاری از وبمستران را به معنای واقعی نگران کرد.
در این مقاله قصد داریم به صورت جامع، به معرفی الگوریتم Freshness بپردازیم و پس از آن، نکات مهم و کلیدی بهینهسازی سایت و محتوا را برای این الگوریتم به شما آموزش دهیم.
چرا الگوریتم Freshness ساخته شد؟
روند تولید محتوا به صورت صعودی در حال پیشرفت بوده و هست. در سال 2010 پیشبینی شده بود که حجم محتواهای تولید شده، فقط در سال 2017، بیشتر از اطلاعات تولید شده در 5 هزار سال قبل از آن باشد! خودتان تصور کنید در بین اینهمه اطلاعات و محتوای موجود، گوگل چطور میخواهد دقیقاً مطلب مفید و مورد نظر کاربر را به دست او برساند؟
گوگل برای نشان دادن بهترین نتیجه به کاربران خود، الگوریتمهای زیادی (از جمله کبوتر، مرغ مگسخوار، پاندا، پنگوئن و ...) را ایجاد کرده و بهروزرسانی میکند. الگوریتمهایی که بر روی مواردی مثل:
کپی نبودن محتوا
اعتبار سنجی سایت
تشخیص محتوای بی کیفیت
و...
تمرکز دارند؛ اما اینها باز هم کافی نبودند. اجازه بدهید یک مثال بزنم. تصور کنید که شما به دنبال دانلود یک کتاب درسی برای فرزند خود در سطح وب هستید. آیا دوست دارید در زمان جستجو عبارتِ «کتاب فارسی پنجم دبستان»، با سایتی روبرو شوید که کتاب فارسی نوشته شده در سال 1387 را به شما نشان میدهد؟ آیا در این حالت کپی نبودن، با کیفیت بودن و اعتبار بالای سایت به شما کمک میکند؟ ابداً.
در اصل، الگوریتم Freshness برای حل مشکل کاربران در برخورد با محتواهای قدیمی به وجود آمد! به عبارت دیگر، وظیفه Freshness، افزایش رتبه محتواهای جدید نسبت به محتوای قدیمی است. با کمک این الگوریتم است که پس از جستجو عبارتِ «کتاب فارسی دبستان» در گوگل، به تازهترین نسخه چاپی این کتاب در رتبههای نخست نتایج میرسید.
آیا با الگوریتم Freshness، همه محتواهای جدید به صدر نتایج گوگل میرسند؟
مطمئناً جواب این سؤال منفی است. فراموش نکنید که سئو مانند یک مسابقه ورزشی است. اگر یک ورزشکار فقط تغذیه خوبی داشته باشد، نمیتوان گفت که او قطعاً برنده نهایی مسابقه خواهد شد. الگوریتم Freshness و محتوای تازه نیز صرفاً یکی از نکات مهم برای برنده شدن در این مسابقه است که البته همین موضوع هم برای تمامی سایتها یکسان نیست. به طور مثال:
زمانی که عبارت «رئیس جمهور ایران» را جستجو کنید، مطمئناً بسیار اهمیت دارد که در صفحه اول، با صفحهای از ویکیپدیا روبرو شوید که در مورد آقای حسن روحانی نوشته است، نه صفحهای در مورد رئیس جمهور سابق کشور، آقای محمود احمدی نژاد. اما در مقابل زمانی که عبارت «آموزش پخت خورش قورمه سبزی» را سرچ کنید، اهمیت زیادی ندارد که دستور پخت این غذا، مربوط به دو روز پیش باشد یا 3 سال قبلتر.
مثال الگورتیم freshness گوگل
در نهایت این گوگل است که باید متوجه این موضوع شده و بفهمد که جدید بودن کدام محتوا برای کاربر اهمیت دارد. اما به طور کلی، طبق راهنمایی منتشر شده از همین شرکت، تمرکز الگوریتم تازگی گوگل (Freshness)، برای افزایش رتبه محتواهای جدید، بیشتر بر روی سایتهایِ زیر است:
خبری
رویدادی
سینمایی
دانلودی (مثل موزیک، فیلم و نرمافزار)
گوگل چطور تفاوت محتوای مورد نیاز کاربر را تشخیص میدهد؟
تصور کنید که سایت خود را پس از مدت طولانی و با تلاش فراوان بر روی کلمه «طراحی سایت» بهینهسازی (SEO) کردهاید. تا یک هفته در ذوق کسب این رتبه برتر سایت هستید، اما پس از مدت کوتاهی یکی از رقبا با انتشار یک مطلب یا ساخت صفحه خدماتِ جدیدتر، از شما جلو میزند. احتمالاً پس از آن مرورگر صفحه خود را ببندید و دیگر به سراغ گوگل نروید.
گوگل بهخوبی متوجه میشود که در کدام کسبوکارها باید به دنبال محتوای جدید باشد و در کدام، بر روی شاخصههای دیگرِ سئو تمرکز کند.
اما گوگل از کجا این موضوع را میفهمد؟ مهمترین نکتهای که به گوگل در فهم این موضوع بسیار مهم کمک میکند، داغ (Top) بودن یک بحث یا عنوان در سطح وب است.
زمانی که بهطور ناگهانی تمامی وبسایتها پیرامون یک موضوع جدید مینویسند و کاربران زیادی عبارتهای مربوط به آن را جستجو میکنند، گوگل متوجه وقوع یک اتفاق تازه میشود و به دنبال افزایش رتبه جدیدترین مطالب میگردد.
بهطور مثال اگر تا چند سال پیش شما عبارت «ساختمان پلاسکو» را جستجو میکردید، با صفحاتی روبرو میشدید که در مورد تاریخچه ساخت این بنا و دیگر جزئیات آن، اطلاعاتی به شما میدادند. همینطور سایتهایی که اقدام به ساخت صفحات جدید در مورد آن میکردند به حالت عادی در رقابت با دیگر وبسایتها قرار میگرفتند. اما پس از وقوع حادثه ناگوار آتش سوزی این ساختمان، به صورت ناگهانی جستجو این عبارت با روند رو به رشد و البته با دیگر کلمات مرتبط آغاز میشود. در همین حال سایتهای مختلفی نیز دست به تولید محتوای جدید در مورد آن میزنند. این موضوع باعث میشود که در این زمان اهمیت محتواهای جدید برای گوگل افزایش پیدا کند و مطالب تازه را به صدر نتایج بیاورد.
در حال حاضر نیز جستجو «ساختمان پلاسکو» در صفحه اول، بعضی از سایتهایی را به شما نشان میدهد که محتوای جدید آنها در زمان وقوع حادثه، جای محتواهای قدیمی را گرفته و در نتایج بالایی باقی ماندهاند.
چطور سایت خود را برای الگوریتم Freshness سئو و بهینه کنیم؟
از مثالهایی که در ابتدای مقاله زدیم، متوجه شدیم که الگوریتم Freshness صرفاً بر روی موضوعات Top و خبری تمرکز ندارد و ممکن است انواع محتواهای دیگر را نیز دستخوش تغییرات خود کند. اما هدف نهایی این الگوریتم هم مانند دیگر الگوریتمهای گوگل، نمایش محتوای پربار و مفیدتر به کاربر است. پس دلیل نمیشود که اگر محتوای شما سال پیش منتشر شده باشد، دیگر توانایی رقابت با محتواهای جدید را از دست بدهد.
بنابراین در ادامه به معرفی نکات بهینه سازی محتوای جدید و قدیمی برای الگوریتم تازگی گوگل میپردازیم.
محتواهای خود را بروزرسانی کنید
اولین نکته مهم برای بهبود جایگاه محتوا و رقابت با صفحات جدید در دنیای سئو و البته زیر نظر Freshness، بهروزرسانی محتوا است. شما باید مطمئن شوید که محتوای موجود صفحات سایتتان، در زمان حال نیز برای کاربر مفید هستند. محتوای قدیمی شما در مورد رئیس جمهور ایران، زمانی مفید است که مطلب موردنیاز کاربر را به او ارائه دهد.
در این حالت میتوانید مطلب قبلی را در صفحه نگاه داشته و در مورد رئیس جمهور جدید، توضیحات کاملی را ارائه کنید. حالا رقابت با شما حتی با استفاده از محتوای جدید هم بسیار سخت میشود. در نظر داشته باشید که منظور از بهروزرسانی محتوا، صرفاً اضافه کردن یک خط متن، کد، برچسب و یا یک تصویر نیست. مثلاً اگر شما مقالهای راجعبه آموزش یک نرمافزار فتوشاپ نسخه 2018 نوشتید، پس از انتشار نسخه 2019 این برنامه، باید مقاله را با توجه به تغییرات نسخه جدید نرمافزار بهروز کنید.
شما خورۀ فیلم هستید؟ یا دوستی دارید که خورۀ فیلم باشد؟ اگر جزو دسته دوم هستید، پس خیلی خوش به حالتان! چون دوستتان همه فیلمها را تماشا میکند و فقط کافی است به او بگویید «ممد فیلم خوب جدید چی داری؟». ممد در کسری از ثانیه جواب میدهد: «فلشت رو بده» و همزمان با کپی کردن فیلمها در فلش آنها را معرفی میکند تا مطمئن شود با ذائقه دوست قدیمیاش سازگار است. الگوریتم رنک برین گوگل، همین دوست شماست. دوستی که هم میخواهد شما را بهتر بشناسد، هم فیلمها را.
همانطور که ممد داستان ما، بدون پرسیدن سوالهای اضافی منظور دوستش را کامل درک میکند، گوگل هم با الگوریتم رنک برین (Rank brain) و تطبیق عصبی (Neural matching) از یک عبارت جستجو شده هرچند نامفهوم، متوجه منظور کاربر میشود و بهترین نتایج مرتبط با آن را نمایش میدهد.
در ادامه ببینیم ممد، نه ببخشید؛ الگوریتم رنک برین Rank brain چیست و چطور میفهمد منظور شما از فیلم خوب جدید یعنی چه؟
بعد از درک الگوریتم رنک برین به سراغ پرسشهای عمیقتری میرویم.
رنک برین چه تفاوتی با تطبیق عصبی (Neural Matching) دارد؟
برای بهبود رتبه از نظر رنک برین چه کارهایی باید کرد؟
اصل «یک کلیدواژه، یک محتوا» چه میشود؟
بهتر است از داستان همین ممد عزیز شروع کنیم تا الگوریتم رنک برین را بهتر بشناسیم.
پیشنهاد فیلم هوشمند
چطور مَمد خورۀ فیلم شد؟
وقتی ممد بچه بود، همسایه دیوار به دیوارشان یک کلوپ کرایه فیلم بود. از آن فیلمهای VHS که وقتی میخواستی فیلم را از اول ببینی، باید دکمه جمع شدن فیلم را میزدی و از شنیدن صدای ویژ دستگاه در حال اوج گرفتن کیف میکردی.
خانواده او هم کلاً آدمهای اهل فیلمی بودند و هیچ فیلمی را ندیده، رد نمیکردند. ممد حتی دوستانش را هم با فیلم پیدا میکرد؛ کافی بود از کسی بپرسد، از چه فیلمی خوشت میآید و اگر فیلمهایشان مشترک بود، بدون شک دوست میشدند.
در نتیجه ممد بدون اینکه روانشناسی خوانده باشد یا تست شخصیت از کسی بگیرد، با کمی معاشرت و صحبت میتواند، با دقت بالایی چند فیلم خوب پیشنهاد دهد.
ممد چگونه بهترین پیشنهاد فیلم را میدهد؟
اگر اکبر، دوست صمیمی ممد از او بپرسد «فیلم خوب جدید چی داری؟» این سؤالها در مغز ممد پردازش میشود:
اکبر به چه فیلمی میگوید خوب؟ کمدی؟ درام؟ اکشن؟
کدام فیلمها را اکبر دیده است؟
آخرین بار کی اکبر همین سؤال را از من پرسید؟ یعنی منظورش از جدید چیست؟
مغز ممد با پیدا کردن جواب این سؤالها و ترکیب کردن نتایج، ۳ فیلم مورد پسند اکبر را به او پیشنهاد میدهد. دفعه بعدی هم که اکبر و ممد با هم بیرون میروند و درباره فیلمها صحبت میکنند، ممد متوجه میشود که اکبر از تماشای هر سه فیلم لذت برده است، پس کارش برای پیشنهاد فیلمهای بعدی راحتتر میشود.
گوگل میخواهد جای ممد را در زندگی شما بگیرد
همین حالا در گوگل سرچ کنید best new movies و به نتایج نگاه کنید. در ردیف صفر (جایگاه نتایجی که خود گوگل ارائه میکند) فیلمهای برتر سال را میبینید و در رتبههای بعدی هم مطالبی با عنوان بهترین فیلمهای سال یا ماههای اخیر را به شما نشان میدهد. یعنی گوگل قصد و منظور شما از به کار بردن «جدید» و «بهترین» را در عبارت جستجو شده میفهمد.
حالا این دفعه به جای عبارت قبلی «top new films» را سرچ کنید. نتایج تغییر زیادی نداشت، نه؟ تعجبی هم ندارد چون گوگل مترادف بودن top و best و همینطور movie و film را میداند.
شاید هنوز نتایج عبارت مشابه جستجو شده در زبان فارسی به همان خوبی زبان انگلیسی نباشد؛ اما مطمئن باشید در سایر زبانها هم نتایج به همین شکل بهتر خواهند شد. چون الگوریتم گوگل با یادگیری ماشین در حال یاد گرفتن زبان انسانها است. خب حالا قبل از اینکه به توضیح مفصل الگوریتم رنک برین برسیم، اول با یادگیری ماشین آشنا شویم.
یادگیری ماشین یعنی چه؟
یادگیری ماشین
یادگیری ماشین به زبان ساده یعنی بهجای اینکه تکتک مفاهیم دنیا را با برنامهنویسی در دل نرمافزارها یا الگوریتمها جا دهیم، برنامهای بسازیم که خودش بتواند مفاهیم را درک کند.
راه قدیمی اینطور بود که با نوشتن صدها خط کد، الگوریتمی بسازیم که در نرمافزار بتواند تصویر یک سیب را تشخیص دهد؛ اما حالا با یادگیری ماشین، تصاویر هزاران سیب، موز، آلبالو، پرتغال و هندوانه را به نرمافزار میدهند تا خودش مثل بچه آدم یاد بگیرد و الکی وقت ما را هم نگیرد. نرمافزار یا همان ماشین بعد از دستهبندی تصاویر، به هرکدام یک نام فرضی یا عدد میدهد. سیب ۱، موز ۲ و... حالا ما بهجای ۱ مینویسیم سیب؛ تمام شد.
آپدیت فرد (Fred) گوگل چیست و چگونه از خطر جریمۀ آن در امان بمانیم؟حتما بخوانید: آپدیت فرد (Fred) گوگل چیست و چگونه از خطر جریمۀ آن در امان بمانیم؟
حالا اگر یک تصویر جدید از سیبی که به رنگ نارنجی پرتغال است به ماشین نشان دهیم و از آن بخواهیم تشخیص دهد کدام میوه است؟ با بررسی تصویر جواب میدهد که بهاحتمال ۹۵ درصد سیب است.
این نرمافزار در هر مرحله از یادگیری، ارتباط بین دادهها را بهتر درک میکند. هرچه ماشین قدرت نرمافزاری و سختافزاری بیشتری داشته باشد و دادههای بیشتری به آن بدهیم، پاسخهای سریعتر و دقیقتری به ما خواهد داد. برای درک بهتر یادگیری ماشین پیشنهاد میکنیم مقاله بیگ دیتا را در وبلاگ نوین بخوانید.
همین آزمایش فرضی عکس سیب و یادگیری ماشین را در ذهنتان داشته باشید تا برویم سراغ اینکه چرا گوگل رنک برین را راهاندازی کرد.
الگوریتم رنک برین (Rank brain) گوگل چگونه کار میکند؟
گوگل تا همین چند سال قبل یک مشکل اساسی داشت؛ هر روز مردم عبارتهایی را در گوگل سرچ میکردند که قبل از آن کسی سرچ نکرده بود، به همین دلیل اکثر اوقات، این جستجوها به صفحهای بدون نتیجه مثل تصویر زیر میرسید.
نتایج گوگل بدون رنک برین
این مشکل بهخاطر ضعف الگوریتمهای جستجوی گوگل پیش میآمد. وقتی کاربران عبارتهای جدیدی جستجو میکردند، اگر صفحاتی با این کلمات کلیدی پیدا نمیشد، گوگل، یا نتیجهای نمایش نمیداد یا نتایج خیلی نامربوط بودند. همین حالا هم اگر نتیجهای پیدا نشود، گوگل از کاربر میخواهد عبارت جستجو شده را با راهکارهای زیر تغییر دهد:
جستجوی عبارت کلیتر
دقت در املای کلمات
جستجوی عبارت دیگر
بعد از بررسی این ضعفها، مهندسان گوگل متوجه شدند، بسیاری از عبارتهای جدیدی که جستجو میشوند، در واقع از نظر مفهوم جدید نیستند، فقط کلمات یا جملهبندی متفاوتی دارند. آنها فهمیده بودند که دوای دردشان دست هوش مصنوعی است اما برای سادهتر کردن راهحل، اول آن را به سه مسئله کوچکتر تقسیم کردند.
درک مفاهیم پشت جملات و کلمات صفحات وب (ارتباط دادن مفاهیم به محتوا)
درک منظور کاربر از عبارت جستجو شده (درک عبارتهای مترادف، معادل و نامفهوم)
رتبهبندی نتایج بر اساس وضعیت فعلی (تغییر مفاهیم نسبت به زمان و مکان)
با توجه به اطلاعات منتشرشده در این سه مسئله حالا گوگل با الگوریتم رنک برین و سیستم تطبیق عصبی (Neural Matching) بهترین نتایج را به کاربر نشان میهد.
الگوریتم رنک برین چیست
اجازه بدهید با یک مثال، مسئله را روشن کنیم.
اگر کاربری عبارت لوکیشن المپیک (olympics location) را سرچ کند به دنبال چیست؟ بهاحتمال قوی او به دنبال یکی از اهداف زیر است:
محل برگزاری مسابقات المپیک بعدی
محل برگزاری المپیک زمستانی یا تابستانی بعدی
لیست شهرهای میزبان مسابقات المپیک از گذشته تا امروز
به دنبال لوکیشن هتلی به نام المپیک است
در شهر برگزاری مسابقات المپیک است و میخواهد آدرس استادیوم افتتاحیه را پیدا کند
فهمیدن اینکه منظور کاربر کدام یکی از اینهاست، برای گوگل اصلاً سخت نیست. باور ندارید؟ بیایید تحلیل گوگل را ببینیم:
اگر در روزهای برگزاری یکی از مسابقات المپیک و از همان شهر میزبان این عبارت جستجو شود، پس آدرس محل برگزاری و سایت مسابقات رتبه بالاتری میگیرد. در این وضعیت رنک برین با توجه به افزایش جستجوهای مشابه در همان منطقه و همان روزها به مفهوم آدرس اولویت میدهد.
اگر چند هفته به مسابقات المپیک زمستانی مانده باشد و جستجوهای مربوطه در سایر نقاط دنیا در حال افزایش است، پس به احتمال قوی منظور کاربر شهر برگزاری المپیک زمستانی است.
اگر در فاصله بین مسابقات عبارت گفته شده را سرچ کنید به شما ترکیبی از نتایج را نشان میدهد که همه اهداف را پوشش میدهند.
تونی مونتانا در فیلم صورت زخمی (Scarface) برای دستیابی هرچه سریعتر به رویای موفقیت و ثروت از کوبا به فلوریدا فرار کرد؛ اما نتوانست آنطور که میخواست به هدفش برسد. همین فیلم باعث شد تا نام تونی مونتانا برای کنایه زدن به آنهایی که سودای موفقیت یک شبه دارند استفاده شود.
گویا دنیای مشترک ما و گوگل هم با موفقیت یکشبه مشکل دارد؛ چون گوگل هم نمیخواهد به کسبوکارهای غیرمعتبر و غیرقابل اعتماد اجازه دهد تا هر محتوایی که دلشان خواست منتشر کنند یا هر محصولی که میخواهند بفروشند.
بهروزرسانی الگوریتم فلوریدا ۲ (که حالا به آن بهروزرسانی هسته مارس یا ۲۰۱۹ March 2019 Core Update میگویند)، یکی از قدمهای گوگل در راستای چشماندازی بلندمدت برای بها دادن به کسب و کارهای تخصصی و قابل اعتماد است.
تحلیلها و مطالب زیادی درباره الگوریتم فلوریدا ۲ منتشر شده است که پر از کلماتی مثل احتمالاً، شاید، بعضی و ... هستند؛ این مقاله یک بررسی و چکیده از فصل مشترک همه تحلیلها است.
اگر موافق باشید اول برویم سراغ اینکه اصلاً بهروزرسانی هسته چیست و چه فرقی با بهروزرسانیهای دیگر دارد؛ سپس به آپدیت فلوریدا و حرفوحدیثهایی که پشت آن است برسیم؛ بعد هم ببینیم که چطور میشود از آزمون این بهروزرسانی عبور کرد و جایگاه خوبی در نتایج گوگل گرفت.
بهروزرسانی هسته الگوریتم گوگل چیست؟
اجازه دهید همینجا رازی را به شما بگویم؛ الگوریتم جستجوی گوگل به طور میانگین روزانه ۹ بار بهروزرسانی میشود!
اما اگر دقت کرده باشید این حجم انبوه از بهروزرسانیهای روزانه اهمیت چندانی ندارند و سروصدای زیادی هم نمیکند. در مقابل این بهروزرسانیهای کوچک، بهروزرسانیهای دیگری هم هستند که یا بهصورت یک الگوریتم جدید به الگوریتم اصلی هستۀ گوگل سنجاق میشوند و وظایف خاصی بر عهده دارند (مثل پاندا و پنگوئن) یا اینکه صرفاً یک آپدیت مهم هستند که اولویتبندی فاکتورها و سیگنالهای تاثیرگذار را تغییر میدهند.
فلوریدایی که امروز میخواهیم درباره آن صحبت کنیم از نوع آپدیت هسته و در واقع تغییراتی است که در الویتبندی فاکتورهای رتبهبندی اعمال شده، تا کاربران به بهترین نتایج برسند.
دقت کنید که، بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ فاکتور و سیگنال در رتبهبندی نتایج جستجو تاثیرگذارند و وقتی بهروزرسانی از نوع هسته اعمال میشود، درجۀ اهمیت تعداد زیادی از این فاکتورها تغییر میکند.
برای مثال؛ ۵۰ فاکتور تاثیر گذار اهمیت کمتری پیدا میکنند و ۶۰ فاکتور به اهمیتشان افزوده میشود.
اگر گوگل اطلاعاتی درباره بهروزرسانیهای هسته الگوریتم خود منتشر میکرد باید چنین بیانیههای خیالی را میخواندیم:
ما در این بهروزرسانی درجه اهمیت کلیدواژه در تگهای H1 پنج درصد اضافه کردیم، ارزش داشتن HTTPS را به ۱۸ درصد ارتقا دادیم و به اهمیت وجود تصویر در میان متن نیز ۱۰ درصد اضافه کردیم.
هرچند این یک بیانیه ساده و خیالی است اما به درک بهروزرسانی هسته الگوریتم کمک میکند.
حالا یک سوال دیگر؛
تغییر در اولویتبندی بر چه اساسی اعمال میشود؟
شاید تصور کنید که این تغییرات به صورت دستی (مانوآل 😁 ) توسط مهندسان گوگل اعمال میشود اما در عمل اینطور نیست. در سالهای اخیر و به ویژه بعد از الگوریتم رنکبرین (Rankbrain) نقش هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در بهروزرسانیها بیشتر شده است.
الگوریتم گوگل پنگوئن چیست و چگونه به سقوط رتبه گوگل منجر میشود؟حتما بخوانید: الگوریتم گوگل پنگوئن چیست و چگونه به سقوط رتبه گوگل منجر میشود؟
گوگل یک سیستم یادگیری ماشین (Machine Learning) دارد که ۲۴ ساعته در حال تحلیل انبوهی از دادههای جمعآوری شده، یادگیری رفتار کاربران و ساخت الگوریتمهای جستجوی بهتر است. همه خدمات گوگل به نوعی با این سیستم درگیر هستند و به آن اطلاعات میدهند.
سیستم هوش مصنوعی مدام در حال بهتر کردن مدلهای رتبهبندی نتایج است؛ در این بین اگر یادگیری ماشین بتواند مدلی را بسازد که آزمایشات را با موفقیت پشت سر بگذارد، در هستۀ الگوریتم اصلی اعمال میشود.
حالا که میدانیم بهروزرسانی هسته چه تفاوتی با بهروزرسانیهای بزرگ و هدفمند گوگل دارد به سراغ الگوریتم فلوریدا ۲ یا همان آپدیت هسته مارس ۲۰۱۹ میرویم.
داستان الگوریتم فلوریدا ۲ از کجا شروع شد؟
هر وقت گوگل میخواهد یک بهروزرسانی در الگوریتم را اجرا کند رفتاری شبیه کینگ کونگ از خود نشان میدهد! حرف نمیزند و همه را میترساند اما بعد معلوم میشود دل لطیف و مهربانی دارد. خوشبختانه چند وقت اخیر این رفتار کمی تغییر کرده است.
به روز رسانی الگوریتم فلوریدا
گوگل در سال ۲۰۱۷ یک محقق و بلاگر معروف در حوزه موتورهای جستجو به نام دنی سالیوان (Danny Sullivan) را - که تصمیم گرفته بود شغل قبلی خود را ترک کند- استخدام کرد. کار دنی سالیوان این است که به مردم توضیح دهد موتور جستجوی گوگل چطور کار میکند و از طرف دیگر، بازخوردها را درباره موتور جستجوی گوگل دریافت کند.
از سال ۲۰۱۷ به بعد کمی نحوه اطلاعرسانی درباره بهروزرسانیها بهتر شد. چند آپدیت اخیر قبل از اجرا توسط دنی سالیوان اطلاعرسانی شدند و امیدواریم موارد بعدی هم در حد یک توئیت و نامگذاری اطلاعرسانی شوند.
دنی سالیوان که حالا از طرف گوگل صحبت میکند، برای بهروزرسانی فلوریدا ۲ نامی انتخاب نکرده بود و همین باعث شد فردی به اسم برت تبکی (Brett Tabke) نام فلوریدا ۲ را انتخاب کند.
چرا نام آن را فلوریدا ۲ گذاشتند؟
دلیل این نامگذاری کمی شیطنتآمیز بود. چون که آقای برت تبکی بنیانگذار کنفرانس سالانهای به نام Pubcon است و در سال ۲۰۰۳ وقتی همین کنفرانس در ایالت فلوریدا در حال برگزاری بود گوگل یک بهروزرسانی بزرگ را اجرا کرد که هیچ نامی نداشت. این بزرگوار هم آن موقع نام فلوریدا را برای بهروزرسانی انتخاب و در کنفرانس مطرح کرد.
همین کنفرانس در ماه مارس سال ۲۰۱۹ دوباره در فلوریدا برگزار میشد که گوگل بهروزرسانی الگوریتم خود را اطلاعرسانی کرد اما اسمی نداشت. آقای برت تبکی هم دید یک بار گفتم فلوریدا همه قبول کردند این دفعه هم میگویم فلوریدا ۲؛ سنگ مفت گنجشک مفت. خوشبختانه دنی سالیوان متوجه ابهام در نامگذاری شد و اسم آن را به «March 2019 Core Update» تغییر داد.
این ساختار نامگذاری جدید حداقل برای بهروزرسانیهای هسته ادامه پیدا خواهد کرد چون بهروزرسانی بعدی هم June 2019 Core Update نامگذاری شد.
بعد از اعلام این خبر، چشم همه صاحبان کسبوکارهای اینترنتی به نمودارهای آماری گوگل آنالیتیکس دوخته شد تا ببینند نتیجه این بهروزرسانی چه خواهد شد.
حالا که زمان کافی از بهروزرسانی گذشته است نتایج تقریباً قابل اتکایی به دست آمده است.
به دنبال افزایش فروش چندبرابری هستید؟
ما به شما کمک میکنیم با تبلیغات گوگل و کمترین هزینه در رتبههای اول گوگل قرار بگیرید.
برای مشاوره رایگان، همین الان با ما تماس بگیرید.
تبلیغات گوگل ادز021-41897070داخلی 2
نتیجۀ یک بهروزرسانی پر حرف و حدیث
تحلیلها دربارۀ این آپدیت پرحاشیه زیاد است؛ اما اگر بخواهیم فصل مشترک همۀ آنها را بگوییم، میرسیم به 3 چیز:
فاکتور E-A-T
محتوای اثرگذار و مفید
کیفیت بکلینک
دو موضوع «محتوای مفید» و «کیفیت بکلینک» هرکدام مباحثی بسیار گسترده هستند که بعد از بهروزرسانی الگوریتم فلوریدا ۲ هم همان حرفهای گذشته تکرار شد اما E-A-T از سال ۲۰۱۷ بر سر زبانها افتاده و برای خیلیها تازگی دارد.
قبل از این که به E-A-T برسیم بهتر است به ارتباط فلوریدا ۲ با بهروزرسانیهای قبلی و بعدی بپردازیم چون بررسی جداگانه فلوریدا ۲ از بقیه غیرممکن است.
آپدیت فرد (Fred) گوگل چیست و چگونه از خطر جریمۀ آن در امان بمانیم؟حتما بخوانید: آپدیت فرد (Fred) گوگل چیست و چگونه از خطر جریمۀ آن در امان بمانیم؟
ارتباط بهروزرسانی هسته مارس ۲۰۱۹ با آپدیتهای قبلی و بعدی
فوریه ۲۰۱۷ یک آپدیت کوچک باعث شد سایت برندهای مشهور و بزرگ رتبههای بهتری بگیرند. این نقطه شروع بهروزرسانیهایی بود که به آرامی در الگوریتم جستجو اعمال میشوند و اهداف مشترکی دارند.
به اتفاقات زیر توجه کنید:
در سال ۲۰۱۷ رتبه سایت هتل ماریوت که یک برند بزرگ و شناخته شده است در بسیاری از کلیدواژههای مرتبط افزایش یافت. حتی مقالههای نقد و بررسی و تجربههای شخصی زیادی که با رعایت نکات سئو درباره هتل ماریوت و بقیه برندهای بزرگ نوشته شده بودند به رتبههای پایینتری نسبت به سایت خود آن برندها رفتند.
در مورد جالب دیگری مشخص شد مقالات مرتبط با راهاندازی کسب و کار که توسط افراد متخصص و با سابقه نوشته شدهاند نسبت به مقالاتی که توسط کپیرایترهای حرفهای اما بدون تجربه واقعی نوشته شدهاند رتبه بالاتری کسب کردهاند.
در سال ۲۰۱۸ چند بهروزرسانی در الگوریتم به نام «Medic» باعث شد که بسیاری از سایتهای منتشرکنندۀ محتوا با موضوع سلامت و درمان دچار افت رتبه شدید شوند.
در بهروزرسانی March 2019 Core Update دوباره همان سایتهای پزشکی و سلامت تحت تاثیر قرار گرفتند. بسیاری از آنها که رتبههای پایین داشتند دوباره به جایگاه قبلی برگشتند و تعداد کمتری که بعد از Medic رتبه خوبی گرفته بودند به جایگاه پایینتر رفتند.
نتیجه-آپدیت-هسته-گوگل-2019
نکتۀ جالب در این بالا و پایین رفتن سایتهای سلامت و درمان در این بود که آنهایی توانستند رتبه خود را حفظ کنند یا رتبه بهتری بگیرند که چند ویژگی مشترک داشتند:
سایت منتشر کننده متعلق به یک مرکز یا برند شناخته شده بود
محتوا توسط افراد متخصص مثل پزشکها نوشته شده است
در هر موضوع اطلاعات کامل و مفید ارائه شده است
در بسیاری از تحلیلها اینطور نتیجهگیری شد که شاید فلوریدا ۲ یک بهروزرسانی برای کم کردن تاثیر یا اصلاح آپدیتهای قبلی بود. این نتیجهگیری از طرف گوگل رد یا تایید نشد.
با نگاهی به همه بهروزرسانیهای شروع شده از سال ۲۰۱۷ میتوان به یک چشمانداز کلی از بهروزرسانیهای اخیر دست پیدا کرد.
تعداد صفحات : 5